اسیر درد شدیم و دوا نیامد باز
گذشت ماه خدا ماه ما نیامد باز
شبیه هر رمضانی که بی تو آمد و رفت
نفس به سینه ی ما ماند و جا نیامد باز
چقدر هر سحر از درد دوریش یک ماه
صدا زدیم که آقـا بیا؛ نیامد باز
دوباره من نشدم آنچه را که او میخواست
دوباره کرد برایم دعـا نیامد باز
اگرچه بد شده بودم ولی مرا بخشید
اگرچه شد دلش از من رضا نیامد باز
دوباره روضه بخوان، روضه خوان، که گریه کنیم
که صاحب همه ی روضهها نیامد باز
پس از گذشتن یک ماه گریه در دستم
مگو که تذکـره ی کــربلا نیامد باز
نوكر نوشت:
حـسیـن جـان
کاش میشد که شبی در حَرَمَت سر می شد
شب جمعـه اگرم بود چه بهتر می شد
و همان شب دل ما در حرم کـرب و بلا
فرش راه قـدم حضرت_مـادر می شد
صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist