☝رحمت خدا
✨میرفندرسکی
عالم عامل، میرداماد روزی روی منبر بیهوش شد. یک هفته او را مداوا کردند. فایدهای نداشت. پس شیخ بهایی به منزلش میآید و نبض او را میگیرد و میبیند، شخص بزرگی در او تصرف کرده است. پس از تفحص معلوم میگردد که سیدی، درس او را اتفاقی گوش میکند و چون از مدرسه خارج میشود میرداماد به این حالت میافتد.
💠شیخ بهایی متوجه میشود که این تصرف، کار عارف کامل، میرفندرسکی است. پس به محضر او میآید و علت را جویا میشود.
♦ایشان فرمودند: « مدتی حرفهای او را گوش دادم، دیدم از عذاب خدا سخن میگوید و این سبب ناامیدی مردم میشود. خواستم رحمت خدا را به او بچشانم».
♦شیخ تقاضای لطف میکند.
میرفندرسکی میفرماید:« بروید خانهاش، او به هوش آمده و نشسته.»
📚نشان از بینشانها،
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist