این خانه را خراب مکن بر سرم مریز
غمگین ترین مریض، علی را بهم مریز
این قدر وقتِ شانه پرت را تکان مده
پلکِ تو کافی است سرت را تکان مده
امشب چقدر حال و هوایت عوض شده
تقصیر سرفه است صدایت عوض شده
آئینهی ترک ترک از سنگِ غم، مریز
خانوم من عزیز علی را بهم مریز
دیدی چگونه زندگیام را بهم زدند
دیدم تو را چگونه همه پشتِهم زدند
قلبم کنارِ توست ولی تیر میکشد
این چند وقت پشتِ علی تیر میکشد
باشد قبول چهرهی خود را نشان مده
گهواره خالی است عزیزم تکان مده
ای خون تازه اینهمه در هر قدم مریز
ای سرفهی غلیظ علی را بهم مریز
نوكرنوشت:
فاطمه جان
این غم کجا برم که تو را مردها زدند
هر ضربه را برای رضای خدا زدند...!
صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist