☠️
#شکنجه_مرگ !!!!
⏳ در سال ۵۸ که حضور در کردستان، ایمانی قوی و دلی چون شیر را میطلبید، سعید در ۲ نوبت عازم آن منطقه شد. در اردیبهشت سال ۵۹ و در جریان عملیات آزادسازی شهر سنندج بعد از نبردی دلاورانه، مجروح شد و توسط
#کومله به اسارت گرفته شد. همان لباس با آرم سپاهی که پوشیده بود، کفایت میکرد تا خونخواران
#کومله تا لحظه شهادت بلاهایی بر سر او بیاورند که باور این رفتارها برای یک انسان بسیار سخت است. شهید سعید وکیلی ناطق، ۷۵ روز زیر شکنجه بود، ابتدا به هر دو پایش نعل کوبیده و به همین ترتیب برای آوردن و چوب و سنگ به بیگاری میبردند. پس از دادگاهی شدن محکوم به شکنجه مرگ شد بلکه اعتراف کند.
اولین کاری که کردند هر دو دستش را از بازو بریدند و چون وضع جسمانی خوبی نداشت برای معالجه و درمان به بهداری برده شد و پس از چند روز او را آوردند و مجدداً اعتراف گرفتن شروع شد. سپس با دستگاههای برقی تمامصورتش را سوزاندند، سوزاندن پوست تنها مقدمه شکنجه بود، به این معنی که مدتی میگذرد تا پوستهای نو جانشین سوخته شده شود آن وقت همان پوستهای تازه را میکنند که درد و سوزندگیاش بیشتر از قبل است و خونریزی شروع میشود. بعد ار آن نوبت آب نمک است که با همان جراحات وی را داخل دیگ آبنمک میاندازند!!
🌷تمام این مراحل را سعید وکیلی با استقامتی وصفناپذیر تحمل کرد و لب به سخن نگشود او از ایمانی بسیار بالا برخوردار بود و مرتب آیات قرآن را زمزمه میکرد. استقامت این جوان آن شقیها را بیشتر جری میکرد.
سعید را به دادگاه دیگری بردند و در آنجا محکوم به اعدام شد. ابتدا زخمهایش را باز کردند و پس از آنکه با نمک مرهم گذاشتند داخل دیگ آب جوش که زیرش آتش روشن بود انداختند 🔥و همانجا محل شهادتش شد🕊🕊... و با لبی ذاکر به دیدار معشوق شتافت. اما گرگ صفتان که از جسد بیجانش نیز وحشت داشتند اعضای بدنش را مثله کرده، جگرش را درآورده و به زور به خورد همسلولیهایش دادند!!!
(خاطره ای به یاد شهید معزز سعید وکیلی ناطق (نامش احمد بود و با پیروزی انقلاب، نام مستعار سعید را برای خود انتخاب نمود.)
❌❌ امنیت اتفاقی نبوده و نیست ‼️
🔴
#جنایات_کومله
▫️ گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
▫️تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
▪️ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱
#انتشارمطالبصدقهجاریهاست