دفاع مقدس
انالله و انا الیه راجعون پیرغلام آستان اباعبدالله(ع) و گریه کن حضرت زهرا(س) برادر سید ابوالفضل کاظ
🌹 خاکریز خاطرات (پاره‌کردن آخرین بند شهوت!) 📖 به نقل از: کتاب "کوچه نقاش‌ها" (خاطرات سیدابوالفضل کاظمی، انتشارات سوره مهر، ص۴۶۲) ✍️ داشتم آسمان را نگاه می‌کردم که اصغر یک‌دفعه دست‌برد توی یقه‌اش، پلاکش را کند و در دستش گرفت. تعجب کردم. گفتم: «اِ.. چی کار می‌کنی اصغر؟» با حالت عجیبی که هرگز تا آن‌موقع ندیده بودم، گفت: «شهادت هم یه‌جور شهوته. می‌خوام گمنام بمیرم تا اسیر این شهوات نباشم.» اول فکر کردم جدی نمی‌گوید. همین‌طور که نگاهش می‌کردم، پلاکش را انداخت توی کانال ماهی. با ناراحتی گفتم: «بابا! اصغر! چی کار کردی؟ اگه طوریت بشه، با همین پلاک پیدات می‌کنن. چرا انداختیش؟» گفت: «حتی به اون هم نمی‌خوام وابسته بشم.» ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🌹سردار شهید علی اصغر ارسنجانی فرمانده گردان میثم - لشگر ۲۷ 🌴 دوران ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"