💠 خاطره ای از عملیات بدر
در آن زمان در بخش مخابرات جنگ مشغول به خدمت بودم و وظیفه ما راه اندازی ارتباطات بیسیم و سایر تجهیزات مخابراتی برای انجام عملیات ها بود.
چند روز قبل از عملیات بدر در اسفندماه ۶۳ ؛ دستگاه های الکترونیکی و ارتباطی مورد نیاز را در قرارگاه خاتم (ص) که مرکز اصلی فرماندهی عملیات بود را راه اندازی کرده و مسئولین و فرماندهان با استفاده از شبکه بیسیم و باسیم، رمز عملیات را اعلام نموده و کنترل و هدایت نبرد را به عهده گرفتند. یک آن، قطعی ارتباط, می توانست ضربات جبران ناپذیری وارد سازد، و این برادران مخابرات بودند که نمی گذاشتند تماس ارتباطی فرماندهی جنگ با زیرمجموعه و رده های عمل کننده قطع شود. (مخابرات، به عنوان سلسله اعصاب بدن عمل می کرد و اختلال در آن، موجب اختلال در کل عملیات می شد که این، اهمیت و حساسیت مخابرات و الکترونیک را می رساند --- در چهار دهه پیش، که تجهیزات امروزی، از قبیل: تلفن همراه، ماهواره، شبکه های اینترنتی، GPS و ... نبود!!)
به هر حال، عملیات آغاز گشت و با پیشروی نسبی روبرو شد. یکی دو روز بعد از شروع عملیات، به منظور آماده سازی قرارگاه مقدم (قرارگاه فرعی جلویی) به جزیره مجنون رفتیم. تجهیزات و امکانات کامل فنی را با خود بردیم و در آنجا نصب کرده و فعال نمودیم. سپس درهمان جزیره برای استراحت، در قسمت عقب تویوتا وانت خودمان ،پتویی پهن کرده و به استراحت پرداختیم.
🌗 نیمه های شب، مسئول مافوقمان برادر عباس رئیسی مرا بیدار کرد و گفت: گویا وضعیت تغییر کرده!! ... بیا تا با هم نزد برادر مهدی شیرانی نژاد (از مسئولان مخابرات سپاه در دوران جنگ) برویم و دستورات جدید بگیریم.
در قرارگاه اصلی، برادر شیرانی نژاد را دیدیم. به محض برخورد با ما گفت:
🔴 دادا اوضاع چَچَبیِ ست. (به لهجه اصفهانی)
عراقی ها دارند جزیره را میگیرند. دستور ترک جزیره آمده!!
شما بروید هرچه تجهیزات مخابراتی نصب کرده اید را باز کرده و به درون آب بریزید!!!
باید سریعا جزیره را ترک کنیم...
بنده بنابه دستور، باعجله به قرارگاه جلویی رفته تا بیسیم ها، آنتن و امکانات فنی را باز کنم.
وقتی که با دستپاچگی و عجله وارد اطاق بیسیم و فرماندهی شدم؛ صحنه ای را دیدم که موجب بهت و حیرتم شد!!! ... انگار آب یخ روی بدنم ریخته باشند!!
برادر رحیم صفوی، جانشین فرماندهی سپاه را دیدم که در کمال آرامش و طمأنینه، مشغول مناجات و نماز شب بود🤲
با دیدن این صحنه، روحیه گرفته و بدون دستپاچگی، تمام تجهیزات را باز کرده، عقب تویوتا گذاشته و به سلامت از جزیره خارج شدیم.
راوی: سیاوش جبه داری
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✍پ.ن: برادر جبه داری، نیروی فنی و از مسئولان مخابرات در جبهه غرب (کردستان) بود.. ودر عملیات های مهم برای راه اندازی قرارگاه مرکزی ،به جنوب دعوت می شد. در سال ۶۵ به جنوب منتقل شد و نیز پس از پذیرش قطعنامه ، در مخوال نیروی دریایی سپاه.به خدمت خود ادامه داد.
ایشان همکلاس و هم دوره شهید غلامعلی پیچک در رشته فن آوری هسته ای (در دوران قبل از انقلاب) است.
پس از پیروزی نهضت، (در اسفند ۵۷) به همراه پیچک وارد سپاه شد.
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas