دفاع مقدس
هشتم مرداد ماه / سالروز عملیات والفجر ۳ ، نخستین آزادسازی #مهران شهادت ميراث انبياء و اولياء و س
انگار همین دیروز بود در گرماگرم عملیات والفجر سه و در نیمه شب مرداد ماه مهران ، یه گردان از لشگر راهی خط مقدم میشه برای شروع عملیات... بیش از ده تخریب چی به ترتیب در اوایل ستون کشی به همراه حاج محسن دین شعاری ، گردان پیاده را همراهی میکردن تا پشت میدان مین عراقی ها که از بد روزگار با فرود هر خمپاره یه تخریب چی مجروح میشه حتی حاج محسن دین شعاری... تنها بازمانده سالم تخریب یه بسیجی نوجوان تک و تنها که خودش را در پشت خاکریز به فرمانده گردان میرساند و میگه من حاضرم به تنهایی معبر برای شما بزنم. فرمانده گردان قبول نمیکنه و با بیسیم با حاج همت تماس میگیره که ما پشت میدان مین زمین گیر شدیم و تخریب چی نداریم . اگر اجازه بدید برگردیم. همت میگه اگر عمل نکنید گردانهای چپ و راست شما قیچی میشن تخریب چی نوجوان دوباره اعلام آمادگی میکنه که من یه نفره معبر میزنم و دوباره تماس گردان و همت و بی نتیجه بودن کار برای بار سوم تخریب چی با گریه و اصرار فراوان خواهش میکنه که اجازه بدهند کار را شروع کنه که این بار همت هم قبول میکنه و میدان مین عریض و طویل عراقی ها به دست تنها یه تخریب چی در زیر آتش سنگین دوشکاهای عراقی فتح میشه بعد از عملیات در یکی از مراسم های صبحگاه لشگر ، حاج همت آن بسیجی نوجوان را بعنوان بسیجی نمونه لشگر معرفی میکنه و درخواست میکنه که به کنار وی برود. اما تخریب چی پُر غرور نظام آباد راه خودش را کج میکنه و با پای پیاده به سمت تخریب برمیگرده حالا بعد از گذشت سال ها از آن روزهای زیبای دور هم بودن ، شایسته است که به یاد دلاوری های آن روز نوجوان تخریب چی ، امیر ذبیحی ، کلاه از سر برداشته ، تمام قد ایستاده و به مناسبت تولدش به افتخارش دست بزنیم...