بنى‌اسراييل قوم موسى، هنگامى كه خواستند تا در شهرها جاى بگيرند و شنيدند كه بايد با اين قدرت‌هاى مسلّط‍‌ بجنگند و با آن‌ها درگير شوند، كنار كشيدند و به موسى گفتند: «فَاذْهَب انْتَ‌ وَ رَبُّكَ‌ فَقاتِلا انّا هيهنا قاعِدُونَ‌»، تو با خداى خودت برويد؛ پس بجنگيد، ما در همين جا نشسته‌ايم! راستى، چه كسى بايد ضعف‌هايش و كسرى‌هايش تأمين شود و تقويت شود؟ چه كسى بايد در فاصله‌ى تولّد و مرگ،به رشد و كمالش برسد؟ چه كسى بايد ترس و بخل و ضعف را از دل و دستش بتكاند؟ اين‌ها مى‌گويند ما در همين جا در كنار اين همه ضعف و ذلّت مى‌نشينيم، تو و خداى خودت كارها را عهده‌دار شويد! آيا اين حرف، معقول و منطقى و درست و به جاست‌؟ هيچ‌گاه خدا،باج بى‌كارى و تنبلى ما را نمى‌دهد! کتاب نامه های بلوغ صفحه ۱۰۷ علی صفایی حایری 🌴 گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk