102.1K حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
پادشاهی نیمه‌شب خواب دید که زندانی‌اش بیگناه است پس آزادش کرد. پادشاه به زندانی‌اش گفت: حاجتی از من بخواه، زندانی گفت : وقتی خدایی دارم که نیمه‌شب تو را بیدار می‌کند تا مرا رها کند نامردیست که از دیگری حاجت بخواهم . شبتون خوش