کدام زن؟ کدام زندگی؟ کدام آزادی؟ «زن زندگی آزادی» شعاری جذاب که همزمان با کلید خوردن فتنه تبدیل به شعار ثابت معترضین می‌شود. استوری برخی از نزدیکان را که باز می‌کردی می‌دیدی طبق روال و اقتضاء هیجانات رسانه به کمپینی با محوریت این شعار پیوسته‌اند. اما کدام زن؟ کدام زندگی؟ و کدام آزادی؟ اجازه دهید فارق از هیاهوها قدری به ظاهر زیبا و فریبنده‌ی این شعار نشتر بزنیم و کمی با آن روی این سکه‌ی سیاه آشنا شویم. یقینا تاکنون شنیده‌اید که این شعار مختص گروهک تروریستی پ.ک.ک است. خشن‌ترین و افراطی‌ترین گروه کُرد در تاریخ معاصر ترکیه که از میانه‌ی دهه‌ی هفتاد به سرکردگی عبدالله اوجان وارد عرصه‌ی سیاسی ترکیه شد و ده سال بعد از بنیان‌گذاری وارد فاز مبارزه‌ی مسلحانه گردید. این گروه که نضج گرفته از اندیشه ی مارکسیسم – لننیسم است با نگاهی ابزاری به زنان و دختران، آنها را در فعالیت‌های خشن و مسلحانه به بهانه‌هایی چون میهن‌پرستی و رسیدن به آزادی به کار گرفته و با ذبح زنانگی، آنها را به چیزی شبیه یک مرد خشن تبدیل کرده و هویتشان را می‎رباید به گونه‌ای که خودشان هم نمی‌دانند زن هستند یا مرد! در گروه پژاک مادر شدن هیچ جایگاهی ندارد چراکه ازدواج در این گروه ممنوع است. فمنیسم حاکم بر این گروه نه تنها در جهت احقاق حق زنان ناتوان بوده بل‌که متأثر از ایدئولوژی سکولار کمونیست اوجالان با تبدیل کردن زن به برده‌ی جنسی مردان، او را به ابتذال کشانده است. آنها با قوانین ضد خانواده‌ی خود ازدواج را ممنوع اما داشتن روابط نامشروع پنهانی را آزاد گذاشته‌اند. اما طنز ماجرا آنجایی است که محل اعراب این قانون فقط برای اعضای سیه روز و ساده‌لوحی است که هم باید بردگی جنسی کنند هم از سوء تغذیه رنج ببرند و هم سرنوشت محتومشان مردن در همین تشکیلات باشد. اما برای عثمان اوجالان مرد شصت ساله قانون فرق می‌کند. او مجاز است نه یک بار که دوبار ازدواج کند آن هم با دو دختر جوان که یک سوم او سن دارند. شاید بتوان یکی از عوامل اینهمه خشونت و ضدیت با نهاد خانواده را در کودکی بنیا‌گذار این گروه عبدالله اوجالان جستجو کرد. دورانی که مادر نقشی کلیدی در باز کردن گره‌های روحی کودک با سرانگشتان ظریفش دارد. اما عبدالله اینگونه از مادرش یاد می‌کند: «اگر مادرم می‌دید که حقش پایمال می‌شود حتی اگر مساله بسیار بسیار ساده هم بود، عصبانی می‌شد و مرافعه بر پا می‌کرد... مادرم مردان را هیچ می‌انگاشت. همانند زنی مستقل و قوی بود و در دعواها جسور بود. هر انسانی هنگام جنگیدن برخی مسائل را مد نظر قرار می‌دهد اما مادرم هیچ حسابی را برای هیچ نتیجه‌ای باز نمی‌کرد». شاید تأثیر آموزه‌های مادرش بوده که پ.ک.ک به عنوان یک گروه مارکسیست – لنینیست نگاه مثبتی به نهاد خانواده ندارد و آن را عامل عقب ماندگی زنان می داند و معتقد است نقش مرد در خانواده باید واژگون شود. ظلم گروهک تروریستی پ.ک.ک در حق زنان را می‌توان در اعترافات یکی از زنان عضو این گروه که در نتیجه تلاش نیروهای امنیتی ترکیه موفق به فرار شده بود را قدری بیشتر درک کرد. این زن که در سال 2008 تا 2016 در شمال عراق و از 2016 تا 2020 در سوریه برای گروه تروریستی پ.ک.ک فعالیت می‌کرد، می‌گوید: «اولین جایی که من را بردند ساختمان حزب دموکراتیک خلق‌ها در وان بود، آنجا پس از صحبت با دو زن من را به مردی تحویل دادند. آن‌ها با دروغ و نیرنگ من را فریب دادند. خانواده سختگیری داشتم و آنها به من وعده آزادی دادند. اول همه چیز عادی و خوب به نظر می‌رسید تا اینکه به اردوگاه رفتم و در آنجا تازه با واقعیت مواجه شدم. بارها شاهد تجاوز به مردان و زنان شدم. یک زن را که قصد فرار از این گروه داشت به فرمانده خودخوانده منطقه‌ای این گروه تحویل دادند و وی بارها به این زن تجاوز کرد». اقدام به خودکشی دختران جوان در این گروه نشان از اوج خفقان و آزار و اذیتی است که پس از عضویت در گروه با آن مواجهه می‌شوند. نمونه‌ا‌ی از اسامی دختران عضو پژاک که به خاطر تجاوز جنسی ، دیگر نتوانسته‌اند به کانون خانواده و جامعه بازگردند و از رسوایی به وجود آمده راهی جز خودکشی پیش روی خود ندیده‌اند: دوله نودیده (کد زیلان)، شیرین آمود (کد آیتن)، رحیمه یاشار (کد ریحان)، سحر فیلیز (کد سوزدار)، هدیه زنگین (کد بریوان)، سونگول سالمان (کد روزرین)، فاتما بایسال (کد ژیندا)، امین عثمان (کد آهین )... وقتی این گروهک برای زنان و دختران ارمغان‌آور مرگ و اسارت است، چگونه می‌تواند برای زنان ایران آزادی و زندگی به ارمغان آورد؟ و وقتی اینچنین بخشونت خرج زنان و دختران می‌کند چگونه جمهوری اسلامی ایران را متهم به زن‌ستیزی می‌داند؟! ✍مریم اردویی @zananegiii