🕋🕋🕋امامت رابشناس 《۶》
حضرت زین العابدین صلوات الله علیه به فرزند خود حضرت باقرصلوات الله علیه اشاره کرد و از آنها پرسید که این کیست؟ گفتند: پسر شما است. فرمود: من کیستم؟ گفتند: پدر او علی بن الحسین صلوات الله علیه. در این موقع کلامی را بر زبان راند که ما نفهمیدیم. ناگاه محمّد صلوات الله علیه به صورت پدرش علی بن الحسین و علی بن الحسین به صورت فرزند خود محمّد صلوات الله علیه در آمد و همه گفتند: «لا اله الا اللَّه. » امام فرمود: از قدرت خدا تعجب نکنید! من محمّدم و محمّد من است. و محمّد صلوات الله علیه گفت: ای قوم تعجب نکنید از امر خدا! من علی و علی من است. همه ما یکی هستیم، از یک نور. روح ما از امر خداست؛ اول ما محمّد و وسط ما محمّد و آخر ما محمّد و همه ما محمّدیم. این سخنان را که شنیدند، همه به سجده افتادند و گفتند: به ولایت و پنهان و آشکار شما ایمان آوردیم و اقرار به امتیازات شما داریم. حضرت زین العابدین فرمود: سر بردارید! اینک شما عارف و رستگار و روشن بین و کامل و به هدف رسیده هستید. الله الله! مبادا آنچه از من و محمّد علیهم السلام مشاهده کردید به مقصرین مستضعف بگویید که شما را مسخره میکنند و تکذیب مینمایند! گفتند: «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا. » [۱] {شنیدیم و اطاعت میکنیم. } فرمود: اینک بروید! رستگار و کامل باشید. آنها هم متفرق شدند.
جابر گفت: آقا! اگر کسی این مقام را به این صورتی که انجام دادی و آشکار کردی نداند، اما شما را دوست داشته باشد و به مقام شما اعتراف کند و از دشمنانتان بیزار باشد، وضع او چگونه است؟ فرمود: در خوبی و خیر است تا برسد.
جابر پرسید: یا ابن رسول اللَّه! آیا ممکن است بعد از این معرفت، چیزی موجب مقصر شدن آنها بشود؟ فرمود: آری، وقتی که در مورد حقوق برادران خود کوتاهی کنند، آنها را در اموال خود و اسرار و آشکار خود شریک ننمایند و خود در لذت دنیا به سر برند و آنها را بی بهره گذارند، در این موقع است که نیکی از آنها سلب میشود و از آنها گرفته میشود و گرفتار آفات و بلاهای دنیا و گرفتاریهای طاقت فرسا و دردهای غیر قابل تحمل در مورد خود میشوند، مالشان از دست میرود و پراکندگی در جمعیت خود مییابند، چون در رسیدگی به برادر دینی خود کوتاهی کرده اند.
[۱]: . بقره / 285
جابر گفت: به خدا قسم خیلی غمگین شدم و گفتم یا ابن رسول اللَّه! حق مؤمن بر برادر مؤمن خود چیست؟ فرمود: در شادی او شاد و در حزن او محزون است و تمام گرفتاری هایش را برطرف میکند، هرگز برای هیچ چیز بی ارزش دنیای فانی افسرده نمی شود، مگر اینکه با برادران خود مواسات کند که در خوبی و بدی برابر باشند. عرض کردم: مولای من! چگونه خداوند تمام اینها را برای برادر مؤمن واجب کرده است؟ فرمود: زیرا مؤمن برادر مؤمن است، از پدر و مادر، بنابراین در صورتی که استفاده از ثروتش منحصر به خودش باشد، نمی تواند برادرش باشد. جابر گفت: سبحان اللَّه! چه کسی میتواند این طور باشد! امام علیه السّلام فرمود: کسی که میخواهد دربهای بهشت را بکوبد و با حوریههای زیبا هم آغوش شود و در دار السّلام با ما همنشین باشد.
جابر گفت: عرض کردم: به خدا قسم هلاک شدم یا ابن رسول اللَّه! چون من در مورد حقوق برادرانم کوتاهی کرده ام. من نمی دانستم که چنین رفتاری موجب تقصیر درباره رعایت حقوق برادران مؤمن میشود. حتی گمان من بر یک دهم آن هم نمی رسید. أتوب إلی الله تعالی یا ابن رسول الله! به خاطر تقصیر در رعایت حقوق برادران مومنم.
و من الله توفیق
بحار الانوار جلد بیست و ششم از صفحه ۸تا۱۷
⚘اللهم عجل لولیک الفرج ⚘
@DinAssLamm