فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی ، خالی و بیهوده و .. پر تکرار است دلخوشی اندک و ... دلتنگ شدن بسیار است یک نفر خفته ، ... در آغوش نگارش ، اما یک نفر از غم معشوقه ی خود ، ... بیدار است این طرف یک بدن خسته و یک حال خراب آنطرف تر دو سه تا دفتر و یک خودکار است از کجا آمده ام ، ... آمدنم بهر چه بود؟ در سرم ... درهٌ ای آکنده از این افکار است می نویسم ، که غم از شانه ی خود بردارم می نویسم که خدا غافل از این اسرار است دم به دم مشت به دروازه ی غم می کوبم چون همین مشت ،... نمایانگر یک خروار است قصه ی تلخ من این است ، که از بخت بدم پشت هر در بـــزنم ، ... آه ! فقط دیوار است #سخن_بزرگان ✒️📚 @Dr_anoosheh