2.53M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
ممنونم که از یک جایی به بعد؛ خوب نبودی، مهربان نبودی، وفادار نبودی، تا من ببینم و بپذیرم که آدم‌ها تا یک جایی ایده‌آل می‌مانند، که مسیرهای رابطه تا یک جایی هموار است، اما از یک جایی به بعد به سراشیبیِ تغییر می‌رسد و آدم‌ها هر روز از تصورات من دورتر می‌شوند و مرا در بن‌بست بُهت و ابهام، جا می‌گذارند. من باید به نداشتن‌ها و از دست دادن‌ها و بی‌پشتوانه ادامه‌دادن‌ها عادت می‌کردم. من باید یاد می‌گرفتم آدم‌های مهم زندگی‌ام را از دست بدهم و نشکنم، که آدم‌های مهم‌تری پیدا کنم و دل نبندم، که روابط تازه‌ای تجربه کنم و چیزهای تازه‌ای یاد بگیرم، من باید یاد می‌گرفتم که هر تکه از پازل عشق را در هر انسان مهربانی ببینم، نه تمام عشق را در یک نفر! خوشحالم که عادت کرده‌ام به نفس کشیدن و ادامه دادن و لبخند زدن بدون حضور و حرف‌های تو، خوشحالم که نیستی و هنوز هم آرامم... من خودم را محدود کرده‌بودم به تو، و تو به من آموختی که محدود بودن به زمان و مکان و آدم‌ها خوب نیست. @Dr_anoosheh