ص۲ آیه ۲۱ سوره جاثیه «سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ» «8» افراد با ايمان پيرو حقّ هستند، «الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ» ولى كفّار پيرو باطلند. «الَّذِينَ‌ «1». سجده، 18. «2». زمر، 9. «3». حديد، 10. «4». انفال، 2. «5». آل‌عمران، 90. «6». بقره، 257. «7». فتح، 4. «8». انفال، 12. جلد 8 - صفحه 530 كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْباطِلَ» «1» آينده مؤمن محبوبيّت است، «سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» «2» ولى آينده كافر حقارت و ذلّت است. «تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ» «3»* اهل ايمان به هنگام جان دادن سلام فرشتگان را دريافت مى‌كنند، «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» «4» ولى ستمگران با قهر فرشتگان روبرو مى‌شوند. «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ» «5» جهاد اهل ایمان در راه خداست، «يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»* ولى جنگ و ستيز كفّار در راه طاغوت است. «يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ» «6» پاداش اهل ايمان محفوظ است، «لا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا» «7» ولى تلاش ديگران محو مى‌شود. «حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ» «8»* مؤمن امكانات و دارايى خود را از خدا مى‌داند، «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي» «9» ولى كافر هرچه دارد از علم و هنر و تلاش خود مى‌پندارد . «إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى‌ عِلْمٍ عِنْدِي» «10» كارهاى مؤمن پايدار است، «فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمالَهُمْ» «11» ولى كارهاى كفّار از بين مى‌رود. «أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ» «12»* مؤمن از هيچ كس نمى‌ترسد، «لا يَخْشَوْنَ أَحَداً» «13» ولى ديگران ترس دارند. «يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ» «14» بر اهل ايمان فرشته نازل مى‌شود، «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ» «15» ولى بر ديگران شياطين. «تَنَزَّلُ الشَّياطِينُ» «16» «1». محمّد، 3. «2». مريم، 96. «3». يونس، 27. «4». نحل، 32. «5». نحل، 28. «6». نساء، 76. «7». كهف، 30. «8». بقره، 217. «9». نمل، 40. «10». قصص، 78. «11». محمّد، 4. «12». محمّد، 1. «13». احزاب، 39. «14». نساء، 77. «15». فصّلت، 30. «16». شعراء، 221. جلد 8 - صفحه 531 اهل ايمان اميدوارند، «يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ» «1»* ولى كفّار مأيوسند. «إِذا هُمْ يَقْنَطُونَ» «2» و در يك كلام راه حقّ، راه برترين است، «كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا» و راه كفر پست‌ترين است. «كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلى‌» «3» آيا با اين همه تابلوهاى شفاف قرآنى، جايى براى شك و ترديد باقى مى‌ماند؟ آرى، در دين هيچ شكىّ نيست، «لا رَيْبَ فِيهِ» «4»* امّا آنان در خود وسوسه ايجاد مى‌كنند. «فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ» «5» پیام ها 1- خداوند عادل است و در نزد او بد كار و نيكوكار يكسان نيستند. أَمْ حَسِبَ‌ ... 2- ريشه‌ى بسيارى از انحرافات، پندارهاى موهوم است. أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ‌ ... 3- گناه، خطر است ولى بيشترين خطر براى كسانى است كه به سراغ گناه مى‌روند. «اجْتَرَحُوا السَّيِّئاتِ» (در كلمه «اجتراح» طلب و خواستن نهفته است) 4- خلافكاران نيز در فطرت خويش مايلند كه هم رديف نيكوكاران باشند. أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئاتِ‌ ... 5- هم ايمان و عمل صالح و هم گناه در زندگى و مرگ انسان‌ها نقش دارند. «سَواءً مَحْياهُمْ وَ مَماتُهُمْ» 6- داورى بر اساس خيال و پندار محكوم است. أَمْ حَسِبَ‌ ... ساءَ ما يَحْكُمُونَ‌ دانشنامه اسلامی