﷽ 『 داستان من میترا نیستم 🌸』 📌 🙂زینب در خانه یا میخواند یا می نوشت یا کار میکرد اصلا اهل بیکار نشستن نبود 📖چند تا دفتر یادداشت داشت از کلاسهای قران قبل از جنگ تا کلاسهای اخلاق و نهج البلاغه در شهر رامهرمزو سخنرانی های امام و خطبه های نماز جمعه همه در دفترش مینوشت اما به ما نمیداد بخوانیم 📝برنامه خودسازی اقای مطهر را هم جدول بندی کرده بودو بعد از دوسال مو به مو همه را انجام میداد 🌙هر دوشنبه و پنج شنبه روزه میگرفت 🍳غذای ساده میخورد 👚ساده میپوشید 💀و به مرگ فکر میکرد ➰به مهری و مینا میگفت؛ شما که توی جبهه این از خدا خواستین که شهید بشین؟ تاحالا از خدا طلب شهادت کردین؟ بعد از اینکه این سوال رامیکرد خودش ادامه میداد… ✨البته اگه ادم برای رضای خدا کار کنه تو رختخوابم بمیره شهیده… 🌸🌱🌼🍃〰〰〰〰〰 پ.ن ؛ یکی دیگه از چیزایی که میتونه برای خود سازی خیلی مضر باشه همین بیکار نشستنه 😬غالبا وقتی گناه میکنیم که بیکاریم درست همون موقعس که شیطون میاد سراغمونو فکر گناهو میندازه تو سرمون 😈البته یادمون نره این دشمن ملعون همیشه باهامونه و ول کن ما نیست 📆 برای تک تک دقیقه هاتون برنامه ریزی کنین و هیچوقت بیکار نباشین 📌@Eashagh_reza