بسم االله الرحمن الرحیم
یادِ روزگارِ نهچندان دوری افتادم.
ویدیویی دیدم از دکتر پزشکیان. میگفت انتخابِ مسئولین برای ما معضلی شده؛ همه آدمهایِ خودشان را معرفی میکنند و نمیدانیم باید چه کنیم! بعد تشویق و سوتِ حُضار. نمیدانم در همین نشست گفت «من وعدهٔ خاصی ندادهام» یا خیر. بعد عکسی دیدم از توئیتِ یکی از فعالینِ مجازی که متعلق به همان جناح بود. از کاپشنِ دو رویِ دکتر پزشکیان بعنوانِ نماد سادهزیستی یاد کرده بود. بعدتر عکسی دیدم از دیدارِ دکتر پزشکیان با ورزشکاران. ویدیویی از افتادنِ لیوان آب و گفتنِ «آب روشناییست!» از زبانِ رئیسجمهورِ منتخب که امروز همهٔ ما بعنوانِ دلسوزانِ وطن به تأسی از رهبرِ انقلاب، برایش آرزوی موفقیت میکنیم.
در بُحبوحهٔ خبری بود که اقای بهادریجهرمی، سخنگویِ دولت سیزدهم پیرامونِ واردات خودرو برایِ همهٔ ایرانیها نقل کرد؛ توئیتی دیدم که بابتِ این موضوع، از رئیسجمهورِ منتخبِ چهاردهم که هنوز حکمِ تنفیذش هم نیامده تشکر کرده بود!
یادِ روزگارِ نهچندان دوری افتادم. آنروزها همین روزنامهها و صفحاتِ مجازی برایِ نگرانیِ ناهار خوردن چند کارگر از زبانِ رئیسجمهورِ شهید کنایهها میزدند و برایِ نماز خواندنش در کرملین جوکها میساختند و برایِ دیدارش با ورزشکاران؛ ترکیبهایِ جدیدی از فحاشیها نثارِ افرادِ مذکور میکردند. یادم آمد رئیسی سرِ یک سفره نشسته بود که به گمانم یک کاسه عدسی جلویش بود، یا روزی که برای دیدنِ سربازها به پادگان رفته بود. یا همان دیدارِ سر زدهش به یک مسجدی در یک محله. یا آن جملاتِ معروفش که میگفت «یکبار دیگه اینکارو بکنید خودم پشتِ فرمون میشینمها» بابتِ اینها چپی و راستی متهمش میکردند به نمایشبازی و پوپولیستی. یکی از راستیها میگفت رئیسی توانِ ادارهٔ یک ساختمان پنجطبقه را هم ندارد! چپیها میگفتند تُپُق میزنی؟! پس در درسِ زباندنیا، نابلدی. هنوز هم میگویند؛ تفاوتش این است که امروز میگویند «چرا به او عنوانِ شهید میدهید؟ مگر در جنگ تیر خورده؟» روزگاری نهچندان دور، همینها که امروز سوت میزنند و تشویق میکنند.
آقای پزشکیان! بنظرم شما خیلی خوشاقبال بودهاید. خیلیها که خوابیدنهایِ نصفهنیمهٔ رئیسی در میانهٔ سفرهای استانی را مسخره میکردند و تقویت ارتباطات بینالمللی را تحقیر، امروز از «وفاقِ ملی» سخن میگویند. گرچه من به شما رأی ندادهام. اگر به عقب برگردم باز هم انتخابم همان است که بوده. مُصممتر. اما بهخاطرِ اینکه کاندیدِ مدنظرم رای نیاورده، علیهِ دیگری قلم به تاخت و تمسخُر نمیچرخانم، چه رسد که بخواهم با نامِ انقلاب و به کامِ منفعتِ شخصی سلامتِ انتخابتان را زیرسوال ببرم. هرگز.
از خداوند موفقیتِتان را در مسیرِ آرمانهایِ اسلام، انقلاب و منافعِ ملّی میخواهم، اما قبل از اینها دعا میکنم خداوند شما را از شَرِّ مکرِ اطرافیانتان حفظ کند.
همانقدر که شما هنوز نمیدانید باید چه کنید، بهنظر میرسد که آنها خوب میدانند.