به هر بهانه ای دلم تو را نگاه می کند برای سیر دیدنت اشک نثار می کند پلک سرشکین نظر به قاب عکس روبرو از دل سرد و خسته ام آه روانه می کند دست فلک از آن زمان خط فراق را کشید تیرِ کمان ابرویت قلب نشانه می کند ای همه عمرو هستی ام در خم و پیچ زلف تو حال منه خراب را وصل تو چاره می کند دلنوشته ای به یاد«تو»