التیـــام؛
نامردا ما تو عالمِ بچگی موز و گوجه سبز مدرسه نمیبردیم ؛ شماها دلتون نخواد! بعد حالا که یه عالم جام
به قولِ معروف خدا یاری کنه قلبی رو که در آرزویِ چیزیه که در تقدیرش نیست . . مثل رو به رویِ گنبد ایستادن برای خیلیامون . بزار وصفِ حال بگم ؛ تا نفوذ کنه به عمقِ وجودت . تصور کن تو دلت رختشورخونه راه افتاده ؛ همون‌جوری آشوبی ؛ سردرگمی ؛ پریشونی . پاهات دردِ حرم گرفته ؛ مثل اون موقعی که بعد از سه روز پیاده روی اربعین ؛ میرسی تو بین‌الحرمین ، فقط دوست داری یه گوشه جا پیدا کنی ، زانوهاتو بغل کنی ، بشینیُ به گنبد خیره بشی تا خستگیت در بره . تصور کن همه دارن جلوت حرف از پاسپورت و گذرنامه میزنن ؛ و تو حتی رفتنی هم نیستی . نشستن دینارایِ عراقی رو میشمارن ، و تو از جلوی صرافی هم رد نشدی چون عازم نیستی . واتساپ و اینستا رو باز می‌کنی ، از شدت دیدن لایوهای کربلا و راه اربعین ، چشمات خیس میشه و با هق‌هق گوشیتُ خاموش می‌کنی . بزار خلاصه کنم حرفامو ، اونی که داری میری زیارتش ، رفیقِ دل‌ شکسته‌هاس ، امام حسینِ خسته‌هاس . خودش هواسش به جامونده‌هاش هست ؛ ولی توعَم یکم مراعات کن ، از پاسپورتت گرفته لبِ مرز ، تا غذایِ عراقی و آب ، تا صندلیِ‌ اتوبوس و سنگ‌ریزه‌هایِ زمین ، نیاز نیست استوری بزاری ، رگباری عکس و فیلم سند کنی تو چنلت . تبلیغِ اربعین واجبِ و حواست باشه کوتاهی نکنی ، ولی یادت باشه که چندتا دونه عکس و فیلم هم کفایت می‌کنه ، نیاز به رگباری سند کردنشون نیست . شما داری برایِ زیارت میری ، نه شواف کردنِ سفرت . این روزا ، هوایِ دلِ جامونده‌هارو داشته باشید . همین و یاعلی .