دورِ شمعِ پیکرت، گردیده ام خاکسترت ای به قربانِ تو و این رنگِ زردِ پیکرت🏴 از نفس های بلندت میلِ رفتن می چکد حق بده امشب بمیرم در کنار بسترت❣ تا نگیرد خونِ تازه گوشه ی تابوت را مهلتی، تا که ببندم دستمالی بر سرت حیف شد، از آن­همه دلواپسیِ کودکان😢 کاسه های شیر­ مانده روی دستِ دخترت کاش می­مردم نمی­دیدم به خاک افتاده است هیبت طوفانیِ دلدل سوارِ خیبرت🐎 خلوت شبهای سوت و کورِ نخلستان شکست با صدای وا علی و وای حیدر حیدرت شهر کوفه تا نگیرد انتقامِ بدر را💔 دست خود را بر نمی دارد پدر جان از سرت با شمایی که امیر کوفه اید اینگونه کرد الاَمان از کاروانِ دخترِ بی معجرت😭 می روی اما برای صد هزاران سال بعد میل احسان می نماید غیرت انگشترت ✍علی اکبر لطیفیان علیه السلام ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ 📣 عملیات روشنگری 🇮🇷 @EmamKhamene ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛