═✧❁﷽❁✧═ 1️⃣ «حُذیفة بن الیمان» از صحابه بزرگ و منافق شناس رسول خدا (ص) است. او در ابتدای حکومت امیرالمومنین (ع) از دنیا رفت. 2️⃣ روزی برخی از مسلمانان نزد او بودند. یکی از آنها گفت: از احادیثی که از رسول الله (ص) شنیدی برای ما بگو! حذیفه گفت: اگر این کار را بکنم شما مرا سنگسار می کنید! آنها با تعجب گفتند: آیا ما چنین کاری می کنیم؟! اگر بر شما حدیث کنم که: برخی از مادرانتان (همسران رسول الله ص) با لشگری فراوان و قدرتمند به جنگ شما می آیند، آیا مرا را تصدیق می کنید؟ آنها گفتند: چه کسی این سخن را قبول می کند؟ 3️⃣ حذیفه گفت: ♦️ «... أتَتكُم الحُميراء في كتيبةٍ يَسوقُها أعلاجُها حيث تَسوء وجوهَكم ...» 🔷 حمیراء (عایشه همسر پیامبر (ص) در سپاهی به سمت شما می آید که کافران درشت هیکل همانند الاغ آن را فرماندهی می کند به گونه ای که شما از دیدن آن ناراحت می شوید! 4️⃣ «اعلاج» در لغت: 💎 العِلْجُ: الرجل من كُفَّار العَجَم‏. 📚 الصحاح، ج‏1، ص: 331 💎 العِلْج: الصلب الشديد؛ و به سُمِّي حمارُ الوحش‏. 📚 جمهرة اللغة، ج‏1، ص: 484 5️⃣ ابوحذیفه بعد از گفتن این حدیث از جا برخواست و به گوشه ای رفت. این حدیث با سندی صحیح بر اساس مبانی بخاری و مسلم با تصحیح ذهبی است. ✅ آیا به بهشت می روند؟ آیا عاقلانه است دین خود را از آنها گرفت؟ چرا حذیفه از گفتن این حقایق ترس سنگسار شدن داشت؟ ✧❁دانشگاه امامت❁✧ 🆔 @Emamat110u