🔻ضد آرمان کنونیِ فلسطین! در باب برنامه‌ی "خود گویی و خود خندیِ سازمان اوج برای فلسطین"، حرف ناگفته بسیار است.. برنامه‌ای که به میل ورشکستگان سیاسی و سیاسی‌کارها و جمع خودمانیِ رسانه‌‌ای‌های اصولگرا خوش آمد. و در حالی که از نگاه مردم عادی کشور دور بود، با عناوین پرطمطراقی مثل《بازگشت مرجعیت به تلویزیون》ستوده می‌شد!! ❓حتما می‌پرسید چرا لحنم اینقدر تند است؟ همچنان ده‌ها شبهه‌ی اساسی و حتی احمقانه درباره فلسطین میان روح و جان مردم ما جا خوش کرده در حالی که این برنامه هرگز رسالتی در حل این گره‌های ذهنی برای خود نمی‌دیدید! به واقع؛ به افق کدام فلسطین؟ قاب‌بندی یک‌طرفه از غزه و تصویری صرفا مظلوم و بی‌پناه از مقاومت جانانه‌ی مردمیِ فلسطین! هیچ تصویری از ملتی شگفت‌آور که رهبری عزیز فرمود پیشانی و بازویشان را می‌بوسم، و ملتی قوی که به طرز بی‌سابقه یک جهان را به خروش واداشته نمی‌بینید! خون را می‌بینید ولی از پیروزیِ خون بر شمشیرش خبری نیست یا دست‌کم این حس به مخاطب منتقل نمی‌شود. دریغ از پخش حتی یک سرود یا ترانه‌ی مقاومت! در حالی که چیزی شبیه روزهای انتخابات، شاهد پخش مرتبِ ترانه‌های ناسیونالیستی و ملی‌گرایی ایرانی در میان‌برنامه بودیم! قرار نبوده برنامه تحریک جنگ کند، باشد! ولی القاء روحیه‌ی دلیری و سلحشوری، به جای نشر تصویری صرفا "مظلومِ نیازمندِ کمک" با تهییج جنگ فرق دارد! که آقایان از آن اِبا داشتند! 🔸چند روزی ست فکر می‌کنم فلسطین نیازمند ماست، یا ما نیازمند اوییم؟ آیا فلسطین نیازمند یک "مرگ بر اسرائیل" ورشکسته‌های سیاسی ماست؟ یا این زنان و مردانِ پولادین هستند که باید بیایند و مردانگی و ایستادگی و آرامش و ایمان و خلوص برای خدا را دوباره یاد ما دهند؟ هیچ پوششی از تحرکات بی‌سابقه‌ی نمایندگان مجلس انگلیس و استرالیا در استعفای دست‌جمعی برای فلسطین و یا تحصن کارکنان کنگره‌ی آمریکا برای فلسطین و یا رای صددرصدی مجلس الجزایر برای ورود به جنگ را نمی‌بینید. در حالی که اساسا در تاریخ تحولات جهان بی‌سابقه هستند و نشان از قدرت والای یک ملت دارد. هیچ‌یک برای سازمان اوج، به قدر قرائت پیامِ حسن روحانی در برنامه اهمیت نداشت! روی زشت باطل را با اصطلاحات قشنگ پوشاندن، نام دیگری دارد:《نفاق》! می‌گویند همه‌ی جریان‌های سیاسی و فرهنگی حق بیان نظر دارند. لابد منظور جناب‌شان قرائت پیامِ حسن روحانی در برنامه و خط و نشان کشیدن‌اش برای رهبری است! کسانی که برای دوره‌ی مسئولیت خود باید پاسخگو باشند و حتی محاکمه شوند، در قامت طلبکارِ رهبری ظاهر شوند! آری، هر جریانِ فکریِ عرق‌ریخته و خاک‌خورده باید اجازه‌ی بیان نظریات خود را بیابد. اما در "به افق انتخابات"، ببخشید "به افق فلسطین" کدام جریان فکریِ فرهنگی و سیاسی دیده شد، غیر از مشتی انقلابی پشیمان و ورشکسته‌ی سیاسی که هیچ‌یک هرگز‌ پاسخگوی دوران مسئولیت خود نبودند؟! وقتی فلسطین هم ابزارِ بازی‌های سیاسی و منم‌منم‌های آقایانِ رسانه‌خوانده‌ی اصولگرا و "سازمان اوجِ" در خوابِ زمستانی رفته شود، چه باک که سرش دعوا هم شود! به جان هم بیفتند. مردم غزه و حماسِ قهرمان در تلی از خاک و خون و خط مقدم سنگین‌ترین نبردهای تکنولوژیک جهان، محکم ایستادند؛ شما سر یک آنتنِ پیزوری دعوایتان شد؛ مبارک‌تان باشد! رضوان | مریم سادات ایران‌پور 💠 @Mrym_iranpour