ابعاد واژگونی یک نقشه جامع
(یادداشت روز) - 1
🖌سعدالله زارعی
«نقشه دشمن، نقشه جامعی بود؛ یعنی همه عوامل مسلطی را که یک قدرت میتواند برای اخلال و تخریب در یک کشوری به کار ببرد، به کار انداخت، همه این عوامل را ردیف کرد؛ عامل اقتصادی... عامل امنیتی... غوغای ایران هراسی... به کارگیری دستگاه های تبلیغاتی... همراه کردن بعضی عناصر داخلی... به کارگیری انگیزه های مختلف قومی، مذهبی، سیاسی و شخصی».
این فرازی از فرمایشات مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار بیستم جمادی الثانی مداحان اهلبیت علیهم السلام اجمعین است و ابعاد توطئه عظیمی که برای تسلیم کشور به راه افتاد را برملا میکند. درخصوص این موضوع نکاتی وجود دارد:
1🔸ـ از حدود اواخر سال 1397 مشخص شد که ایران از شرایط بسیار سخت تحریمی عبور کرده و اقتصاد آن در حال حرکت از نقطه صفر به سمت بالاست. کمی بعد این حرکت شتاب گرفت تا جایی که نهاد های مرجع مالی دنیا اعلام کردند آهنگ حرکت اقتصادی ایران از متوسط جهانی بالاتر است و یک نهاد شاخص مالی بینالمللی که نرخ رشد سال 2021 ایران را 1/7 درصد اعلام کرده بود در اردیبهشت ماه گذشته آمار خود را تصحیح کرده و رسماً اعلام کرد نرخ رشد سال 2021 ایران 3/7 درصد یعنی بیش از دو برابر پیشبینی بوده است. همین نهاد مالی اعلام کرد نرخ رشد ایران در سال 2022، پنج درصد و در سال 2023 به 7 درصد خواهد رسید. این آمار با همه نوید بخش بودن در عین حال از محاسبات مالی داخل کشور کمی عقبتر بود. همزمان با بانک جهانی، سازمان برنامه و بودجه کشور اعلام کرده بود، نرخ رشد سال 2023 در ایران به 8 درصد میرسد.
با توجه به اینکه، تحریم های اقتصادی و حفظ آن ابرراهبرد آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی است، این اخبار اصلاً برای این کشور خوشایند نبود و لذا همزمان با اذعان به آن و تصریح به اینکه سیاست اعمال «تحریم های سخت حداکثری» نتوانسته نیات و رفتار ایران را تحت کنترل درآورد، آمریکا را وادار به تأمل دوباره درباره ایران نمود. دولت بایدن با بهره گیری از نهادهای یهودی مثل ایپک به این جمع بندی رسید که باید از طریق اعمال «آشوب های سخت حداکثری» و به کارگیری همه ابزار وارد شود. اینگونه بود که رئیس جمهور آمریکا علیرغم آنکه در تبلیغات انتخاباتی سال 2020 با صراحت و به تکرار اعلام کرده بود، در صورت پیروزی به برجام بر میگردد و علیرغم شور اولیهای که در راهاندازی فضای مذاکرات نشان میداد، از اواسط کار، سیاست وقت گذرانی را در پیش گرفت و از زمان آغاز مذاکرات هستهای در دوحه پایتخت قطر، اساساً بحث مذاکرات را کنار گذاشت. بورل رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در دیدار با دیپلمات ایرانی و در پاسخ به درخواست ایران برای از سرگیری مذاکرات گفته بود «الان برای غرب مذاکرات هستهای اولویت ندارد و ما خواهان پاسخ مثبت جمهوری اسلامی به مذاکرات پیرامون توان پهپادی ایران و حقوق بشر هستیم. اگر شما در این دو موضوع همکاری کردید آن وقت مسئله هستهای ایران با سرعت قابل حل و فصل میباشد.»
آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و عوامل منطقهای آنان با تمام قوا پای کار آمدند تا «شورش حداکثری» در ایران راه بیفتد و از طریق آن نظام را وادار به تسلیم نمایند. در این بین یک گرا از داخل و از سوی چهره های شاخصی که زمانی در مسئولیت های حساس کشور بودند به آمریکا و اروپا داده شد مبنی بر اینکه «آقای خامنهای را به نقطهای برسانید که برای اصل نظام نگران شود، آنگاه ملاحظات خود را درباره خطوط قرمز کنار میگذارد و مسئله بهطور بنیانی حل و فصل میشود» رهبر معظم انقلاب در سخنرانی روز پنجشنبه هفته پیش به طور ضمنی به این خط اشاره کرده و فرمودند: «[دشمن] خیال میکرد با فحش و بددهنی و اهانتهای گوناگون میتواند مسئولین کشور را از میدان خارج کند، منفعل کند، وقتی یک خورده بدگویی شد، هتاکی شد، بعضیها منفعل میشوند دیگر».