. 👌👇 فردی چندین سال بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت. استاد به او گفت که دیگر شما استاد شده‌ای و من چیزی ندارم ک به تو بیاموزم. شاگرد فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق‌العاده کشید و آن را در میدان شهر قرار داد، مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد، اگر هر جایی ایرادی می‌بینند یک علامت × بزنند. غروب که برگشت دید، تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد. استاد به او گفت: آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی؟ شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد؛ ولی این بار، رنگ و قلم قرار داد و متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود که: اگر جایی از نقاشی ایراد دارد، با این رنگ و قلم، اصلاح بفرمایید. غروب برگشتند، دیدند تابلو دست نخورده مانده. استاد به شاگرد گفت: انتقاد آسان است؛ اما اصلاح ... .