♦️🟢♦️
۳
تا جایی که تمام سیکل سیاسی زندگی مریم رجوی از اعلام کاندیداتوری او در جریان انتخابات دور اول مجلس شورای اسلامی در تا فرار او از ایران پس از فاز نظامی به همراه مهدی ابریشم چی و رفتن به کردستان عراق و متعاقب آن اعزام به پاریس و درنهایت ارتقاء تا سطح مسئولیت دفتر مسعود رجوی و پسازآن انتخابش بهعنوان مسئول اول و رئیسجمهور خود خوانده این فرقه تروریستی محصول همین جاذبههای جنسی بوده است.
بتول سلطانی عضو جداشده از منافقین درباره مریم رجوی میگوید:
در سازمان حتی ظرافت زنانه هم ممنوع بود و باید مثل مردها رفتار میکردیم، در سازمان میگفتند دستهایتان باید زبر شود، مریم رجوی هم میگفت من چهرههای آفتاب سوخته شمارا دوست دارم، وقتی حرف میزدیم هم میگفت لوس حرف نزن چرا مثل زنها حرف میزنی؟ سفت، محکم، خشن و با قاطعیت حرف بزن، اما خودش بهترین محصولات آرایشی را استفاده کرده و لباسهایی گرانقیمت خارجی میپوشید درحالیکه خودش شبیه اشراف زندگی میکرد، اما زنان دیگر را به ورطه نابودی کشانده و در حد برده جنسی با آنها برخورد میکرد، او میدانست مسیر پیشرفت در سازمان جاذبه جنسی است ازاینرو سعی میکرد کانالهای این شرایط کثیف را کنترل کند. [۴]
اعترافات تاریخی بسیاری از عناصر بریده از منافقین نشان میدهد که بسیاری از اعضای گروهک برای سادهترین مسائل درمانی مرده و یا دچار ضایعات جدی شدند، درحالیکه حمایتهای مالی و پولی که به سازمان منافقین داده میشد، خرج مهمانیهای مریم رجوی شده است.
زهرا میرباقری یکی از اعضای جداشده از منافقین میگوید:
لباسهایی که مریم میپوشد هیچگاه تن اعضای سازمان دیده نمیشود. وقتی مریم رجوی در ۱۷ ژوئن سال ۲۰۰۳ که پلیس فرانسه به مقرش در منطقه آور حمله کرد، فقط ۹ میلیون دلار اسکناس در گاوصندوقش بود. زن پلیسی که در آن عملیات تمام منطقه را بازرسی کرده بود میگفت چند دهنه کمد بزرگ در اتاق مریم رجوی فقط حاوی لوازمآرایش بود. درحالیکه کمد بقیه زنان حتی یک کرم مرطوبکننده دست هم نداشت.
اما نقطه کانونی تبدیل... جنسی به سکوی بالا رفتن مریم رجوی در تشکیلات منافقین در انقلاب ایدئولوژیک منافقین در سال ۱۳۶۳ است، بسیاری از اسناد نشان میدهد وقوع انقلاب ایدئولوژیک درونی در منافقین ظاهراً نقطه ارتقاء رجوی بهعنوان بالاترین مرجع تشکیلاتی و در کنار مسعود رجوی و سپس ازدواج ایدئولوژیک او و حائل شدن میان مسعود و اعضای سازمان به مفهوم صالحترین عنصر ایدئولوژیکی - سیاسی - تشکیلاتی مجاهدین جایگاه ویژه و منحصری به او بخشیده است.
به عبارتی بهتر مریم قجر عضدانلو باوجودآنکه زنی شوهردار بوده بهوسیله جاذبه جنسی و عیاشیهای خاص مسعود رجوی به او وصل میگردد و از آن تاریخ تا اکنون و مشخصاً پس از مفقود شدن مسعود رجوی بهعنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق (منافقین) مسئولیت راهبردی این فرقه تروریستی را بر عهده دارد. در انقلاب ایدئولوژیک مریم قجرعضدانلو به دستور مسعود رجوی از مهدی ابریشمچی جدا و بلافاصله و بدون رعایت فاصله شرعی (عده نگهداشتن) میان ازدواج و طلاق به عقد مسعود رجوی درآمد.
نکته جالبتوجه درباره مریم رجوی آن است که در سراسر این تاریخسازی یکجانبه ظاهراً با زنی مواجه هستیم که قابلیت و پتانسیل قرار گرفتن در کنار رجوی را داشته و اشرف ربیعی شده است تا جایی که مریم عضدانلو نه یک زن سازمانی که مشخصاً به هست و نیست و مکانیسم ادامه حیات منافقین بدل میشود. در این حد هر عنصر در منافقین الزاماً برای منافق شدن راهی جز کسب مشروعیت از او ندارد. تنها از افتادن بهپای او است که میتوان به مدارج بالاتر یعنی فهم و استحاله تمام و کمال در مسعود نائل گردید!
این تضاد و نقش دوگانه از سوی مریم رجوی بهعنوان جاذبه جنسی مسعود رجوی و قرار گرفتن در نقش خدای فرقه در ایدئولوژی زه کردن مناسبات درونی تشکیلاتی در منافقین از بالاترین سطوح تا پائین ترین رده در نوع خود علاوه بر انتقال پارادوکسیکال بودن موقعیت او، نشان از این میدهد که او استحاله شدهترین عنصر تشکیلاتی در رهبری ایدئولوژیکی منافقین است.
رسیدن مریم عضدانلو به این جایگاه در زمان خود نیز باعث واکنشهای ناخواستهای از سوی عناصر بالای سازمان و کسانی گردید که نیک میدانستند مریم عضدانلو برخلاف آنچه القاء میشود، آن چیزی که مجاهدین سعی در جا انداختن او دارند، نیست.
تصاویر/ لحظه فراری شدن مریم و مسعود رجوی از پادپان تروریستی اشرف
آن سینگتون متخصص و محقق در بررسی سازمان مجاهدین خلق در کتاب ارتش خصوصی صدام روایتی جالب درباره مریم رجوی و تعاملات درونی منافقین داشته و نوشته است: