ستاد جنگ و تحریف علیه مبارزه با فساد اقتصادی -۲ ۵) مبارزه با تخلفات و مفاسد اقتصادی، جناح بردار یا زمان بردار نیست؛ بلکه همه شمول و همیشگی است. قطعا گفتمان این دولت و رئیس آن، با دولت قبل زمین تا آسمان فرق دارد. اما در عین حال، اولا آقای رئیسی، یک دیوانسالاری کهن را به ارث برده و ثانیا مدیران، هرگز از نظارت داخل و بیرون دولت بی نیاز نیستند. بنابراین حساسیت در قبال موضوع فساد، باید همواره برقرار باشد. در عین حال، باید چند نکته را مد نظر داشت که اولین آن، رعایت آداب حقوقی و قانونی است. انتشار برخی مفاد پرونده های اتهامی، اگر ناقص و نصفه و مبهم باشد و یا به سرانجام روشنی نرسیده باشد، محتمل است که به نقض غرض عدالت خواهی، مایوس کردن مردم، و احیانا نقض حقوق متهمان بینجامد. در پرونده فساد مشهور به "فساد سه هزار میلیارد تومانی"، در حالی که متهم اول پرونده محاکمه و اعدام شد و اموال اختلاس شده به بیت المال برگشت، تصویر رسانه ای بر ساخته و رسوب کرده در برخی اذهان این است که سه هزار میلیارد پول بیت المال حیف و میل شد و متهم اول هم در کانادا زندگی می کند! ۶) حتما بخش مهمی از مسئولیت "تصویر سازی تحریف آمیز و نا امید کننده"، بر عهده فضای ولنگار و مسموم رسانه ای است که محافل غرض ورز در آن می تواننند "یک کلاغ، چهل کلاغ" کنند، یا خلاف واقع بگویند و فضا را غبار آلود کنند، بی آن که هزینه ای بپردازند. در این فضای عاری از مسئولیت، بهترین خدمات مسئولان و بیشترین و جدی ترین برخورد ها با مفسدان دانه درشت هم، مورد تصویر سازی وارونه قرار خواهد گرفت. اما بخش دیگر ماجرا، این است که وقتی پرونده ای قبل از به سرانجام رسیدن، یا بدون بیان کامل ابعاد و جزئیات آن، نصفه و نیمه و مبهم منتشر می شود، سطر های سفید بسیاری را باقی می گذارد که به جای قضاوت دقیق و منصفانه حقوقی، با تحلیل های فرصت طلبانه و غرض ورزانه، یا دست کم از سر بی اطلاعی و حدس و گمان پر می شود. اینجاست که هدفِ آگاهی افکار عمومی و امیدوار کردن مردم، مغلوبه می شود. به بیان دیگر، این کافی نیست که نیت انتشار برخی ابعاد پرونده ها خیر باشد؛ بلکه باید تاثیر و آورده اطلاع رسانی ناقص سنجیده شود. نکته مکمل بحث، این است که غالبا بین افشاگری (ناقص) اولیه، برگزاری دادگاه و صدور حکم نهایی، چندین ماه و بعضا بیش از یک سال فاصله می اُفتد؛ بنابراین، آنچه بیشتر در اذهان رسوب می کند و دیرتر زدوده می شود، همان شوک منفی اولیه درباره حیف و میل بیت المال، به علاوه تحلیل های منفی، ناقص یا مغرضانه است. ۷) می گویند: دو نفر بودند، یکی زمین را می کند و خاکش را خالی می کرد، و دومی، همان خاک ها را داخل گودال می ریخت. با تعجب پرسیدند این چه کاری است که شما می کنید؟ یکی از آن دو پاسخ داد "کار تعریف شده هر کدام از ما همین است و ما مقید به انجام آن هستیم. البته نفر سومی هم هست که باید لوله را کار بگذارد اما سر کار نیامده است". دریافت و اِدراک مردم از عملکرد دستگاه ها، به اندازه خود عملکرد مهم است و اگر تصویر نادرستی از این عملکردها ساخته شود، نقض غزض اتفاق افتاده است. مسئله وقتی مهم تر می شود که عنایت کنیم، طیف های مغرض و معارض، با انگیزه های مختلف، سرمایه گذاری هنگفتی برای "مهندسی و ربایش افکار عمومی" انجام داده اند و به جای این که "رسانه صادق و رسانا" باشند، به مثابه مانع و حجاب میان حاکمیت و مردم رفتار می کنند، یا واقعیات را با تحریف به خورد مخاطب می دهند. در چنین وضعیتی، انتظار این است که انتشار ضروری مفاد پرونده ها با دقت و جامعیت انجام شود. به بیان دیگر، چنان نشود که اگر هدف، امید دادن به مردم و اطمینان بخشیدن درباره قاطعیت امر مبارزه با فساد است، پیامی معارض این هدف متعالی مخابره شود. متاسفانه در پرونده مورد بحث، روشن نشد که میزان تخلفات و اتهامات چقدر است. اکنون یک رقم کلی "3 میلیارد و 370 میلیون دلار" به عنوان رقم فساد جا افتاده و حال آن که درست نیست و نیاز به روشنگری دقیق دارد؛ مبنی بر این که چه میزان از تعهد ارزی انجام شده یا نشده، سر رسید این تعهد چه زمانی است؟ و همچنین کمتر گفته شدن تفاوت ارز ترجیحی و ارز نیمایی، و نهایتا، این که چه میزان از ارز واگذار شده یا معادل ریالی، قابلیت بازگرداندن به بیت المال را دارد. 💢 ادامه دارد