🔴 این کارشناسان تهی از عقل و فهم و تهی از غیرت ملی و غیرت دینی مردم را به ته درّهی فقر میبرند!
⁉️ آیا دکتر پزشکیان تن میدهد؟!
🔻 نقدی بر مقالهی مسعود نیلی؛
⚡️⚡️نقشه راه دولت چهاردهم
🔸 یادداشت تحلیلی // سعید عبدالملکی
✍️ مسعود نیلی فارغالتحصیل منچستر انگلستان و تئوریسین اقتصادی در دولت های هاشمی، خاتمی و روحانی اکنون و فعلاً در نقش کارشناس خودخوانده اقتصادی دولت چهاردهم مقالهای را در هفتهنامه تجارت فردا منتشر کرده است که در واقع میتوان آن را نقشه راه اقتصاد سیاسی دولت چهاردهم تلقی کرد البته اگر دکتر پزشکیان به آن تن دهد.
نیلی در این مقاله سه مشکل کلان برای کشور مطرح و راهحل ارائه میکند؛ اولین مشکل ناترازی مالی و انرژی و زیست محیطی است که زمینهی ذهنی برای گران کردن بنزین، عبور از اقتصاد دولتی به اقتصاد آزاد و خصوصی را آماده میکند و معتقد است برای حل ناترازی ها باید اصلاحات اقتصادی انجام داد که راهکار آن را وارد کردن
«فشارهای کوتاه مدت و بلند مدت به قشر کمدرآمد و متوسط»
میداند. دومین مشکل کلان را روابط خارجی میداند که راه حل آن را در اصلاح روابط خارجی میداند که نهایتاً معتقد است در اختیار قوه مجریه نیست. و سومین مشکل کشور را شکافهای عمیق اجتماعی و فرهنگی و بین نسلی و شکاف درآمدی و رفاهی تلقی میکند و راهکار آن را آزادی فیلترینگ و آزادی اجتماعی جوانان برمیشمارد.
وی معتقد است مهمترین مشکل کشور ناترازی ها و روابط خارجی است اما فوریترین مشکل نیستند بلکه فوریترین مشکل که باید سریع حل شود اصلاحات اجتماعی و حل شکاف های اجتماعی و نسلی است.
آنچه نگرانی ایجاد میکند این است که نیلی با این طرز تفکر سالها کارشناس دولت های اصلاح طلب و لیبرال مسلک بوده است و نتایج این کارشناسیها ویرانی به بار آورده است. ارزش پول ملی از زمان دولت کارگزاران تا پایان دولت اعتدالی به شدت پائین آمده است و شکاف های طبقاتی و فاصله فقیر و غنی به شدت افزایش پیداکرده است.
وی برای اصلاح اقتصادی صریحاً به دنبال نابودی طبقه متوسط و قشر محروم و مستضعف جامعه است که خلاف سیاست های کلان نظام و وعده های انتخاباتی پزشکیان مبنی بر عدالت اجتماعی و همرنگ شدن سفره فقرا با ثروتمندان است و مینویسد:
«با توجه به ابعاد ناترازی ها، اصلاحات اقتصادی، اولاً مستلزم وارد آوردن فشارهای کوتاه مدت یا میان مدت به قشر کم درآمد و متوسط است؛ .... .»
با وجود این فرمول باید شاهد فقیرتر شدن مردم و شکاف طبقاتی بیشتر و شورشهای آینده باشیم.
در خصوص روابط خارجی ایشان معتقد است که بدون تغییر در روابط خارجی تغییر دولتها از ۱۳ به ۱۴ تحولی ایجاد نخواهد کرد که میتوان به تمایل ایشان به رابطه با آمریکا و غرب و عدمحمایت از فلسطین و محور مقاومت و درنهایت پیروزی اسرائیل بر فلسطین اشاره کرد.
در زمینهی حل شکافهای اجتماعی و نسلی ایشان صرفاً معتقد به آزادی فیلترینگ و آزادیهای اجتماعی جوانان [خریت به سبک غرب] است و هیچ برنامهای برای اشتغال و ازدواج آنان و حمایت از خانواده و جمعیت ارائه نمیکند که با اجرای این فرمول شاهد آسیب های اجتماعی، ازدواج سفید، کاهش جمعیت و ... خواهیم بود.
در خصوص وفاق ملی تحلیل ایشان ناظر بر پذیرش fatf و بازگو نکردن ضعف های دولتهای گذشته است که عمدتاً اصلاحطلب بودهاند و همینطور گفتگو با ۵۰ درصدی که در انتخابات شرکت نکردهاند و تن دادن به خواست های آنان و درنهایت منظور ایشان از وفاق یعنی باید نظام حکمرانی در سطح کلان تغییر کند و هرچه جریان اصلاح طلب و لیبرال و غربگرای کشور میگوید سایر بخشهای حکمرانی، گروه های سیاسی و مردم بپذیرند و همراهی کنند تا مشکلات حل شود.
در پایان این توصیه دلسوزانه به دکتر پزشکیان وجود دارد که تئوریها و کارشناسانی که برای دههها در ساختار قوهی مجریه حضور پررنگ داشتهاند و نتایج ناگوار آن را شاهد بودهایم به گونهای که دولت یازدهم و دوازدهم (روحانی) در ابتدای دولت، ۱۱ میلیون فقیر تحویل گرفت و در انتهای دولت با وجود همین کارشناسان تبدیل به ۲۳ میلیون فقیر شد، جوابگوی شرایط کنونی نیست و باعث بدتر شدن اوضاع میشود و بخش قابلتوجهی از مردم و بهخصوص ۱۷ میلیونی که به ایشان رأی دادهاند که بخش قابلتوجهی از مردم روستاها و شهرهای مرزی بودهاند، انتظار عدالت اجتماعی و بهبود وضعیت معیشت خود و به قول دکتر پزشکیان همرنگ شدن سفرههایشان با سفره ثروتمندان دارند با وجود چنین توان کارشناسی قابل تحقق نیست و منجر به ناامیدی بیشتر میشود.