🔸
احساس اعتماد به دین تضعیف شده است!🔹 (افاضات دکتر اقتصاد برجامی)
اخیرا یک میتینگ سخنرانی با موضوع بررسی آرای مرحوم علامه حکیمی برگزار شده است که سایت جماران سخنرانیهای ارائه شده در این میتینگ را منتشر کرد.
فرشاد مؤمنی، از چهرههای اقتصاددان نزدیک به اصلاحطلبان و اعتدالیون در این میتینگ طی سخنانی گفته است:
"در ایران به دلایل گوناگون احساس اعتماد به دین، تضعیف شده است. "
فردی دیگری به نام یوسفی هم تحت عنوان استاد دانشگاه در این برنامه طی اظهاراتی میگوید: اگر در یک جامعهای فقر گسترده وجود دارد، بدانید که در آن عدالت وجود ندارد.
*"تقوای کلام" و "تفکر پیش از بیان" از حلقههای مفقوده در فضای آزادفکری و آزاداندیشی در ایران است.
مثلا آقای مؤمنی کأنه اخبار مربوط به افزایش میزان پرداخت وجوهات شرعی از سوی مردم ایران را نمیخوانند و یا در جریان حضور میلیونی ایرانیها در مراسم "پیادهروی اربعین" نیستند که مدعی تضعیف اعتماد مردم به دین شدهاند! از طرفی آقای مؤمنی گویا مردم ایران و دین ایرانیان را قشری و پرچمی فرض کردهاند که ابراز میکنند مردم با دیدن یک مشکل یا چند رفتار غلط بلافاصله نسبت به دین بیاعتماد میشوند.
چه اینکه در این دیدگاه اثری از عقلانیت تاریخی هم نیست تا ببیند مردم ایران 57 سال حکومت پهلوی و رفتارهای ضد دین آن به اسم دین را تحمل کردند، دیدند که رضا شاه بریگاد قزاق را لشکر امام زمان(عج) خواند و بعدا مردم را به توپ بست و میدانستند که شاه به زیارت مشهد میرود اما در عمل نوکر آمریکاست...
اما نه تنها نسبت به دینشان بیاعتماد نشدند بلکه برای دینی شدن کشور و زندگی شان، حامی انقلاب امام روحا... شدند. و اما مسئله فقر و ادعای طعنهآمیز آقای یوسفی!
فرق است بین فقر واقعی و فقر القایی.
آمار جهانی میگوید میزان "فقر مطلق" در ایران حتی از کشورهای اسپانیا و انگلیس هم کمتر است.
یعنی میزان گرسنگان در ایران کمتر از کشورهای بزرگ اروپایی است. آماری که در نتیجه آن اثبات میشود تفکر اسلامی در مدیریت و عدالت توانسته موفقتر از سایر حکومتها باشد. پس این ژست شیوع فقر چیست و از کجاست؟
پاسخ این سؤال را امثال آقای یوسفی باید بدهند. چون فقر مطلق در ایران، بسیار کم و در حد دهم یک درصد است.
پس شاید آنها با عبور از فقر مطلق به گزینه "فقر نسبی" اشاره دارند. که البته باید دانست فقر نسبی یک گزاره نسبی و غیر قابل اثبات است. کما اینکه یک انسان متمول نیز میتواند احساس فقر نسبی داشته باشد. فلذا انتظار بود امثال آقای یوسفی برای اینکه در مظان "مجلسآرایی" قرار نگیرند؛ پیش از آنکه طعنه بیبنیاد شیوع فقر را مطرح کنند؛ از گزاره های فلسفی بالا برای مخاطبان خود میگفتند.
دقت شود که در انتهای این ژستهای "شیوع فقر و نبود عدالت" آنچه که رخ میدهد؛ فساد فکری و فیالنهایه متهم شدن علی(ع) به فساد در کنار معاویه و عمروعاص است. تفکری خوارج گونه که بدون داشتن عقلانیت حکومتی و بیاعتنا به فلسفه؛ به صرف رؤیت چند خیابانخواب بلافاصله در مقابل امام جامعه شمشیر میکشد و تا آنجا پیش میرود که حتی دستاوردهای حکومت علی(ع) را نیز بر باد میدهد. و از همین رهگذر است که میبینیم عدالت خواهان تندرو اتفاقا با اصلاح طلبان تندرو به تقاطع میرسند و دچار همزیستی و همپوشانی میشوند...
ایستادگی در مقابل اعوجاجات فکری نیازمند یک "جهاد تبیین" اصولی در همه تریبون های کشور است.
🔴
@EqtedareVelaeii🇮🇷