بسمه تعالی شانه حسین منی وانامن حسین قسمت چهل سوم رشحه‌ای از رشحات نور اهل بیت علیهم السلام در عالم ظهور کرده‌ است. لذا در روایت دارد که تا آخرالزمان کل عالم عبارت است از ظهور تنها دو حرف از اسم اعظم. تنها هیکل انسان این قابلیت را دارد که حقیقت اشباح اهل بیت علیهم السلام را در ظَهر خودش تجلی دهد. چرا خدا به ملائکه دستور داد که به آدم سجده کنند؟ چون آدم کسی است که می‌تواند نور واحد را در خودش تجلی دهد. امیرالمؤمنین علیه السلام هم می‌فرماید که جبرئیل و میکائیل خادم ما هستند. از سوی حق متعال به آن‌ها امر شده است تا ما را اطاعت کنند. «اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ». سجده به حق متعال به واسطه‌ی سجده به این نور است و مستقیم و بلا واسطه ممکن نیست لذا ساحران آل فرعون می‌گویند: «آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَىٰ» (طه/۷۰) ربّ هارون و موسی و نه ربّ خالی... جناب بلقیس هم می‌گوید: «رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» (نمل/۴۴) من "با" سلیمان تسلیم حق متعال شدم. لذا معصوم می‌فرماید: «سبحنا فسبحت الملائكة و قدسنا فقدست الملائكة لولانا ما سبحت الملائكة». ملائکه با وجود این که ذاتشان تسبیح و تقدیس است، به واسطه‌ی اهل‌بیت علیهم السلام حق متعال را تسبیح می‌کنند. بدون ولایت اهل‌بیت علیهم السلام تقدیس و تسبیحی در عالم وجود ندارد. نه آن که باشد و باطل باشد، نه! اصلا نیست! «ايْنَ التُّراب وَ رَبُّ الارْباب». چون اشباح این نور در ظهر آدم تجلی کرد، لذا خدا از این آدم راضی است. «رَضِيَ اللَّهُ عَنهُم وَرَضوا عَنهُ» (مائده/۱۱۹) عدد آدم و هُم در ابجد ۴۵ است. یعنی خدا از هر کسی که آدم حقیقی باشد، راضی است و هر کسی که حقیقت اهل‌بیت را در خودش تجلی داده است. اینان هم از او راضی هستند. رضایت من در رضایت فاطمه زهرا سلام الله علیها است و سخط من در سخط فاطمه زهراست چرا که من از مجرای ایشان خودم را نشان می‌دهم. رضایت و سخط خدا از مجرای انسان کامل نمود دارد. معنای شامخ دیگر آن است که انسان این قابلیت را دارد که این نور واحد مجرد تام اتم را در خودش نمایش دهد و این نور را ببیند. درباره‌ی حضرت مریم در قرآن می‌فرماید: «فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا» (مریم/۱۷) حضرت مریم صاحب مقام همت بود. بتول بود و از دنیا منقطع. « يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ» (آل عمران/۴۳) او کسی است که رکوع و قنوتش برای حق متعال بود. چون انسان حقیقی است، «فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا» (مریم/۱۷) این بشر کیست؟ در اذهان عموم این است که یک ملکی از آسمان و بیرون از جان حضرت مریم بر او وارد شد. اما لام در «لَهَا» لام مالکیت حقیقی است و «ها» به حضرت مریم برمی‌گردد که برای خودش تمثل کرد. همان‌ طوری که جد اعلایش، حضرت آدم، آن حقیقت را در ظهر خودش تمثل کرد و اشباح خمسه‌ی طیّبه را دید: «یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی‏ بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ یا قَدیم الإحسان بِحَقِّ الْحُسَیْنِ». همان گونه که جناب آدم اشباح طیبه‌ی این نور واحد الهی را در خودش تمثل داد، حضرت مریم هم از آن‌جا که آدم حقیقی است برای خودش بشری را تمثل کرد. این بشر کیست؟ خداند در قرآن به پیامبر می‌فرماید: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَر». لذا در روایت داریم که زنان بهشتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، حضرت آسیه همسر فرعون و حضرت مریم هستند. این دو خانم بزرگوار، زنان بهشتی پیامبر هستند... ادامه دارد التماس دعا صادقزاده