بسمه تعالی شانه مصارع عشاق قسمت ۸ وقتی که این نور بر ظلمت تابید و به تعبیر امیرالمؤمنین علیه السلام در آن حدیث شریفِ حقیقت، نورٌ یَشرُقُ مِن صُبحِ الازلِ فَیَلوحُ علی هَیاکِلِ الماهیات، این نوری است که از صبح ازل همینطور بر هیاکل ماهیات و مخلوقات می‌تابد و به هر چیزی بود می‌دهد. اگر در همین مکان، لامپ این منزل خاموش شود، من و شما همدیگر را نمی‌بینیم. ما به چه واسطه‌ای همدیگر را می‌بینیم؟ به واسطه‌ی نور. اگر نور نباشد و ظلمت محض باشد، تو هستی اما دیده نمی‌شوی. آنچه که ما را آشکار کرده است و می‌بینیم و همدیگر را می‌شناسیم نور است لذا به نور امام و انسان کامل، تمام موجودات و مخلوقات آشکار شده‌اند و همه‌ی موجودات دیده می‌شوند. اگر دیده‌ی عارف حقیقت بین باشد، به محض اینکه چشم خودش را به هستی باز کند، خواهد گفت: ما رأيت إلا جَمیلا... در عالَم فقط نور است و از ظلمت بودی نیست... نور ظلمت را از بین برده است. حضرت زینب سلام الله علیها در آن مقام اتم توحید بود و دید که هستی را فقط نور گرفته است و اصلا از ظلمت خبری نیست، ظلمت که بر امام حسین علیه السلام غلبه نکرد، اصلا نمی‌تواند غلبه کند! آنجا نیز که بالاخره یک ظهوری از جلال و قهر الهی بود، آنجا نیز دید که دست خود نور و خود امام حسین علیه السلام در کار است. اصلا در کربلا دست خود اباعبدالله الحسین در کار بود... او خودش صحنه‌ی کربلا را اداره می‌کرد و در این زمینه حرفها هست... حضرت زینبی که فرمود ما رأيت إلا جَمیلا خودش نیز جمیل است، جمیل است که جمیل می‌بیند. او خودش جمیل مطلق بود. زشتی که نمی‌تواند جمال ببیند لذا حضرت زینب سلام الله علیها در کربلا خودش را دید. او جمیل مطلق بود و خودش را دید. فلم انظر بعینی غیر عینی، یا به تعبیر دیگر بفرمائید او امام حسین و امام زمان علیهما السلام را دید. امام حسین و امام زمان در کربلا یکی هستند. عجب مطلبی است که در سال ۶۱ هجری امام زمان ارواحنا فداه در کربلا دیده شد! معشوق و عشق و عاشق هرسه یک است اینجا چون وصل در نگنجد هجران چه کار دارد امام حسین علیه السلام خود در عشق مطلق بود، ولی اینجا آمد و آن را عیان کرد. ادامه دارد التماس دعا صادقزاده