ما که امیدمان را خرج اینان؛
و رأیمان را پای اینان ریختیم...
عجمیان را ما زیر مشت و لگد کشتیم؛
علیوردی را ما شکنجه کردیم؛
و اگر قوای قهریه کاری موثر علیه بیحیایی نمیکنند؛
ما باعث شدیم...
ما؛
ما همان همیشه مقصرهای همیشه امیدوار!
همان سادهدلهای همیشه سنگینبار!
همانها که به قالیباف و رئیسی قربةالیالله رأی دادیم
تا بروند سه نفری بنشینند «لایحهی شرقپسند» بنویسند برایمان!!
بله برادر...
عامل وضع موجود، ما هستیم!
ما،
با آن اعتمادهای مضحکی که همیشه کردهایم
و همیشه میکنیم...
ملخ ببارد اگر؛ بیبهانه «ما» کردیم!
شبست و نیست ز آتش نشانه؟ ما کردیم!
قوای «قهریه» را «شاعرانه» ما کردیم!
و کس نکرد به خود آنچه را که ما کردیم...
اگر پسند و اگر ناپسند؛ میمیرم!
نمرده بودم و اینک دوچند میمیرم!
نمرده بودم و ننگ است بعد از این سخنم
که شهد بود و شرنگ است بعد از این سخنم...