🌸🍃🌸🍃🌸🍃
# معجزات امام علی (ع)
قسمت 1⃣1⃣
✅ بدهکاری سادات
نقل است در كوفه شخصی بنام ابوجعفر زندگي ميكرد که مردي نيكوكار بود،هرگاه سيّدي محتاج پول ميشد به او كمك ميكرد.
اگر سيّدي ميتوانست پولش را پس بدهد، اسمش را از دفتر خط ميزد و اگر قادر به پرداخت بدهي نبود، به غلامش دستور ميداد در دفتر بنويس اين مبلغي را حضرت علي (ع) قرض گرفته. بعد مدتي ابوجعفر درمانده شد و تمام ثروتش را از دست داد روزها در خانه مينشست و به دفترش نگاه ميكرد اگر بدهكاري مييافت، كسي به دنبال او ميفرستاد اگر زنده است بيايد و بدهي اش را بپردازد و اگر مُرده روي اسمش را خط ميكشيد.
روزي يكي از دشمنان شيعه از كنارش گذشت و چون از ماجراي ابوجعفر با خبر بود، با طعنه گفت: علي بن ابيطالب (ع) بدهيت را داد يا نه؟
ابوجعفر از حرفهاي مرد سني ناراحت شد برخاست و داخل خانه رفت و آن شب دل شكسته خوابيد. در عالم خواب ديد محضر مقدّس پيامبر و امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) مشرف شده پيامبر رو به اين دو بزرگوار نمود و فرمود: پدرتان علي اميرالمؤمنين كجاست؟
حضرت علي (ع) تشريف آورده و فرمود بفرمائيد: پيامبر اكرم (ص) به حضرت فرمود چرا حق ابوجعفر را نمي پردازي؟ آقا اميرالمؤمنين (ع) فرمود: پولش را آماده كردهام و كيسه اي از پشم سفيد را به ابوجعفر عنايت فرمود.
پيامبر فرمود: اين را بگير، اما اگر از فرزندان من نزد تو آمد او را نااميد از در خانه ات بيرون نفرست.خداوند به تو بركت داد و هرگز فقير نخواهي شد. ابوجعفر از خواب بيدار شد كيسه اي از پشم سفيد را در دستش ديد. همسرش را بيدار كرد و دفترش را آورد و پولهايي را كه به سادات داده و به حساب آقا علي (ع) نوشته بود جمع بست، ديد همان مقدار است.
📚 برگرفته از کتاب کرامات علویه
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
@Etr_Meshkat