▫️مهمان شده بود، در محضر آیت الله بهاء الدّینی. شنید از ایشان که: «نامی از آقا فخر تهرانی برده شد؛ همین امسال؛ در موسوم حج؛ در محضر حضرت صاحب الزمان علیه السلام؛ حجت خدا، به نیکی یاد کرد از او.» می خواست رمز و راز این توفیق و توجه را بداند. شخصاً خدمتش رسید. آنچه را از آیت الله بهاءالدینی شنیده بود، گفت. اشک حلقه زد؛ در چشم های آقا فخر تهرانی. باورش نمیشد امام زمانش نام او را آورده باشد. گفت: «در خودم لیاقت ویژه ای نمی بینم. ولی مادری دارم، سالخورده. سال هاست زمینگیر است. شخصاً خادمش شده ام. لطف و عنایتی اگر شده، به خاطر اوست.» 📚 میر مهر ص۱۵. @Etr_Meshkat