📌روضه خانه عترتنا امام حسن مجتبی (ع) 🏴هرگز یتیم های مدینه ندیده اند 🏴از ذکر مهربان حسن چاره سازتر 🏴ای از تمام اهل جهان سرفرازتر 🏴حتی شریک زندگیت دشمن تو بود 🔰به خواب عبدالزهرای کعبی از مقتل خوان های عراقی آمد و فرمود: عبدالزهرا! چرا روضه منو نمیخونی؟! عرض کرد آقا جان من کارم روضه خوندنه، مکرر روضه شما رو خوندم. حضرت فرمود نه عبدالزهرا هنوز روضه منو نخوندی... 🔰عرض کرد آقاجان. مگه زهر ندادن!؟ مگه جگر پاره نشد؟! مگه زینب تشت نیاورد؟! مگه تیکه های جگر توی تشت نریخت؟! مگه زینب نبود هی دست رو دست می کشید؟! مگه زینب نبود هی به صورتش می زد به حسین می گفت داداشم داره از دستم میره؟! مگه اینا نیست روضه های شما؟!فرمود نه! روضه من اینا نیست! 🏴غروب بود و یک کوچه تنگ و باریک 🏴غروب بود و من بودم و مادر من 🔰مادرم گفت حسن جان پاشو آماده شو مادر... دیگه میخوام برم فدکمو بگیرم. مادرم به جای مرد می خواست منو ببره. 🏴مگه میره از یاد، که اون پست نامرد 🏴چه جوری گرفت، توی کوچه راهمونو 🔰یه جوری زد اونجا... وای مادرم مادرم مادرم... وای مادرم مادرم مادرم.... ✅به رسانه مردم نهاد شیعه بپیوندید↙️ 🆔 @etratona