اونکه عظمت خالق، خلق رو براش (از جهت مغایر بودن با حقیقت) حقیر کرده؛ از اول که این عظمت رو در وجودش نداشته.
الان اگر به عظمتی رسیده که کار با خلق الله رو براش، تسهیل و روشن در مرتبه علم و عمل کرده؛
اول با صرف علم به عظمت الله و عدم باور قلبی کامل شروع کرده...
علمش رو چنان عمل کرده که در وجودش بارور شده و به ایمان قلبی رسیده...
ایمانی که عظمت الهی رو در دیدش چنان مشهود بطور مدام و مستمر میکنه که دیگه کشمکش و تعارف و تردیدی نداره.
این مقام، آرزوست...
حساب نکردن خلق...
مثلا واقعا چه وقعی باید داشته باشن خلقی که وجودی از خودشون ندارند و به همین استدلال، من اصلا خودم کی ام که منویات شخصی خودم برای خودم یا کسی بخواد مهم باشه! در برابر خدا میگم ها!
اینا رو بلحاظ علم داشتن میدونیم اگه عمل کنیم به ایمان میرسیم.
از اول منتظر نباشیم که اون عظمت بر دل ما نازل بشه و ما با وجود اون بقیه مقیاس هارو تعریف کنیم.
اون باور، بدون عمل به اون علمه نمیاد.
میگه قدم اول رو بذار روی خودت قدم بعدی رو تو بهشت.
یه کاری که باید بکنی رو زودتر بکن وگرنه معمولا دیرتر بشه سختتر میشه.
✍🏻عین.بی نشان
⛔️استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
📚
@eynbi64