شهيد محمدرضا عاشورا پس از مجروحيت در عمليات والفجر 8، به بيمارستاني در اصفهان منتقل گرديد. در آن جا روبه خانواده اش كه به ديدار او آمده بودند، گفت: «آرزو داشتم كه پس از عمليات والفجر 8 به پابوس امام رضا (ع) بروم، اما افسوس كه ديگر نمي توانم.» و لحظاتي بعد جام نوشين شهادت را برگرفت و همپاي فرشتگان گرديد. برادرش پيكر شهيد را در تابوت نهاده، بر روي پارچه ي سفيد آن نوشت: «محمدرضا عاشورا، اعزامي از گرمسار» و خود براي مهيا كردن مقدمات تشييع، راهي گرمسار شد. پيكر محمدرضا به تهران رسيد و در آن جا به طور اتفاقي، پارچه ي روي تابوتش با پارچه ي شهيدي از مشهد عوض شد. او به مشهد رفت، در آن جا غسل داده شد و در حرم مطهر امام رضا (ع) طواف كرد و متبرك شد... پس از اين كه خانواده ي هر دو شهيد متوجه جابه جايي آنان شدند، بلافاصله براي انتقال پيكرها به شهرهايشان اقدام نمودند و اين درحالي بود كه: شهيد «عاشورا» به آرزويش رسيده و به زيارت امام رضا(ع) نايل شده بود.» راوي : حسن بلوچي 0