❇️ عرض سلام و ادب و احترام و تبریک شروع سال تحصیلی جدید
🌺 دوستان عزیز یک
نکته تربیتی و یک
خاطره که در همین چند ماه پیش اتفاق افتاد، خدمت شما عرض میکنم امیدوارم مفید باشد.
✳️ ابتدا یک
نکته پرورشی
بنده به عنوان یک معلم و به واسطهی اشتباهاتم چهار پیراهن بیشتر تجربه کردهام خدمت دوستان و معلمان جوانتر عرض میکنم:
🔹من در طول همهی سالهای معلمی بارها حرفهایی از حتی دانش آموزان خوب شنیدهام که از نظر خودم سنگین و ناجور بوده، اما برای بچهها و از نظر آنها عادی بوده. اما هر بار لبخند زدهام و به شکلی به او آموختهام که نباید.... گاه تکرار کرده و هر بار آموختن را....
📍سطح اجتماعی مردم با هم فرق میکند. گونههای ادبی متفاوتی دارند.
حرفی که برای امثال من و شما سنگین است برای بعضی بچهها عادی است. چرا؟ چون آموزش ندیدهاند. سبد درسی آموزش از این مسائل خالی است
آموزش فقط در کتاب نیست. کتاب بخشی از آموزش است. آموزش در گفتار و کردار و پندار ماست. در مدرسه این مسائل هم باید آموزش داد. با لبخند، با مدارا، با آستانهی تحمل! 🌹
✅ و اما خاطره پرورشی
این خاطره چند ماه پیش در مدرسه البرز برازجان اتفاق افتاد
✳️ من سال گذشته در قسمت معاونت اجرایی با دبیرستان البرز برازجان همکاری میکردم عصر روز چهارشنبه اوایل اردیبهشت ماه وارد دفتر شدم. ناگهان با کمال تعجب و خوشحالی وصف ناشدنی یکی از اساتید دوران دانش آموزیم در آبپخش را ملاقات کردم. جناب آقای سید مصطفی موسوی اکنون در مدرسه البرز به صورت حق التدریس تدریس میکرد. سراسیمه به سوی او رفتم و بعد از عرض ادب دستانش را بوسیدم و پس از احوالپرسی رفتم و کارم را شروع کردم.
استاد موسوی داشت آزمون شفاهی درس عربی میگرفت. در همین لحظه دانش آموز سال دهمی وارد شد و از ایشان آزمون شفاهی به عمل آوردند. دانش آموز پرسید نمره من چند شد و استاد موسوی فرمودند: ۱۴
دانشآموز در پاسخ گفت (
دمـت گـرم) البته عزیزان ببخشید من عین عبارت را نوشتم.
مدیر مدرسه و معاون و تعدادی از دبیران بودند و در کمال تعجب هیچکس تذکری نداد. دانشآموز درحالی که از دفتر خارج میشد من ایشان را صدا زدم و با آرامی و بدون اینکه بقیه صحبتهای ما را بشنوند گفتم پسرم این استاد موسوی، استاد من بوده و چند لحظه پیش من دستش را برای سپاس بوسیدم ولی اصطلاحی که شما به کار بردی بدرد کوچه و بازار هم نمیخورد و حداقل بفرما
سـپـاس یا
تـشـکر یا
مـمـنـونـم.
و ایشان در پاسخ ضمن تشکر از تذکر ما دانشآموز در نهایت ادب و تواضع فرمود:
ببخشید واقعا نمیدانستم و ممنون که بهم یادآوری کردید.
✅ نتیجه: پس میشود در کنار آموزش، پرورش را سرلوحه کار خودمان قرار دهیم.
به نظرم
شروع کلاس را با یک آیه از قرآن و ذکر یک حدیث و گفتن دو نکته اخلاقی و تربیتی و انگیزشی که مجموعا پنج دقیقه زمان نمیگیرد، آغاز کنیم.
🟢 عزیزان، فرزندان گلمان را رها نکنیم که اگر رها کردیم از دستمان میروند و دیگر هیچگاه برنخواهند گشت.
عذرخواهی میکنم طولانی شد.
✍ بهرام شفیعی، دوم مهرماه ۱۴۰۲
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e