** نوروز ایرانی بهجای نوروز باستانی
در تعالیم اسلام نکتهای وجود دارد که خوب است برادران و خواهران به آن توجه کنند. اسلام با سنتهایی که از قبل از اسلام باقی مانده است، دو نوع رفتار میکند. اولا بعضی سنتهای غلط را بهکلّی از بین میبرد و نابود میکند؛ چون سنتهای درستی نیست. مثل اینکه عربها قبل از اسلام، دختران خودشان را نگه نمیداشتند، یا بیشتر ملتهای غیرمسلمان، جنس زن را تحقیر و اهانت میکردند! اسلام این سنت را بهکلی از بین برد؛ چون بهکلی غلط بود.
ثانیاً اسلام بعضی از سنتها را از بین نبرده است. کالبد سنت را نگه داشته و محتوا و روح آن را عوض کرده است؛ مثل بسیاری از اعمال و مراسم حج. این طوافی را که ملاحظه میکنید، قبل از اسلام هم بود؛ منتها محتوای طواف، محتوای شرک بود! اسلام آمد و این عمل را از محتوای شرک آلود، خالی و از محتوای توحید پُر کرد. طواف در آن زمان، مظهر گرایش انسان به آلهه و اربابِ ادّعایی و پنداری بود؛ آن را تغییر داد و مظهر ارادت انسان به مرکز عالم وجود - یعنی حضرت حق متعال و وجود مقدس پروردگار - قرار داد. ظاهر را نگه داشت و باطن را عوض کرد.
اسلام در بسیاری از مواقع، با سنتها این کار را میکند. مردم ما عینِ همین کار را با نوروز کردند؛ نوروز را نگه داشتند و محتوای آن را عوض کردند. نوروز در ایران، جشنی در خدمت حکومتهای استبدادیِ قبل از اسلام بود! به همین خاطر است که به آن 'نوروز باستانی' میگویند! 'نوروز'اش خوب است، ولی 'باستانی' اش بد است! 'باستانی' یعنی اینکه همهی این جشنهای دورهی سال - مثل جشن 'نوروز'، یا جشن 'مهرگان'، یا جشنهای دیگری نظیر 'خردادگان' ، 'مردادگان' و جشنهای گوناگونی که قبل از اسلام بوده است - در خدمت حکومتهای استبدادی و سلطنتهای پوسیدهی دوران جاهلیت ایران بود! محتوای نوروز، محتوای مردمی و خدایی نبود؛ توجه و ارادت به حضرت حق در آن نبود؛ جهات عاطفی و انسانی و مردمی در نوروز نبود! ملت ایران نوروز را نگه داشتند؛ اما محتوای آن را عوض کردند. این محتوای امروز نوروز ایرانی، غیر از محتوای باستانی است.
ادامه دارد...