‍ 📌خاطره‌ای از حضور سرزده سردار سلیمانی در منزل شهید منا ✍زهرا رکن آبادی، فرزند شهید غضنفر رکن آبادی سفیر اسبق ایران در لبنان و شهید حادثه منا:چهار ماه از شهادت بابا یعنی حادثه منا گذشته بود، سردار سلیمانی این مدت نبودند. البته من ایشان را آبان ماه در دیداری که خدمت حضرت آقا رفته بودیم دیده بودم و با ایشان صحبت هم کردم و گفتم همه امیدم به شماست و شما می توانید ایشان را برگردانید و گفتند، اخبار خوب است نگران نباشید توکل به خدا که این باعث شد من خیلی امید بگیرم. اما مشکلات یمن خیلی شدت گرفت یک سری اتفاقات در منطقه افتاد و اوضاع به هم ریخته بود و سردار تمام این مدت ایران نبودند. یک روز خانواده شهید مغنیه تماس گرفت گفتند می خواهند تشریف بیاورند منزل ما خب بعد از شهادت بابا ایران نیامده بودند برای همین می خواستند آن موقع بیایند و به ما تسلیت بگویند. مادر شهید بودند و خواهران ایشان و دختر سردار. تماس گرفتند تشریف آوردند دور هم نشسته بودیم از زمانی که ما لبنان بودیم باهم آشنا بودیم و از خاطرات می گفتیم و یک دفعه زنگ خانه را زدند. ما متعجب شدیم خب ما قرار نبود مهمان داشته باشیم من رفتم در را باز کردم دیدم که سردار پشت در ایستاده‌اند. یعنی ایشان به صورت خیلی غافلگیرانه آمده بودند دیدن ما خیلی فضای خاصی بود. ایشان که وارد شدند مادر و خواهر شهید و خود ما، چشم هایمان پر از اشک شد و بغض کرده بودیم از این که ایشان را یک دفعه ای توانسته بودیم ببینیم و این افتخار نصیبمان شده بود و آنقدر وجود ایشان سراسر نور بود این نورش واقعاً قلب آدم را رقیق می کرد چیز عجیبی بود. ایشان آمدند پیش ما نشستند، خیلی همه خوشحال بودند همه با سردار صحبت می کردند. از وضعیت داعش پرسیدیم گفتند تا پایان داعش چیزی نمانده و کارش تمام است. @Fahma_KanoonTaha