📚
داستانهای ائمه: امام مهدی(عج) معرفی امام مهدی(ع) در شب معراج
صدوق در امالى از ابن عباس روايت كرده كه پيغمبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: چون در شب معراج مرا به آسمان هفتم و از آنجا به سدرة المنتهى و از آنجا به حجاب هاى نور بردند، پروردگارم ندا كرد كه:
اى محمد! تو بنده من و من پروردگار توأم.
پس خود را در برابر من كوچك شمار و مرا پرستش كن و بر من توكل نما و به من اعتماد داشته باش! زيرا من دوست دارم كه تو بنده و حبيب و رسول و پيغمبر من باشى، و برادرت على جانشين، و باب مدينه علم تو باشد او حجت من و پيشواى بندگان من است كه به وسيله او دوستان من از دشمنانم شناخته گردند و هم بوسيله او حزب شيطان از حزب اللَّه تميز داده می شود. دين من بوجود او پايدار، و حدود آن محفوظ، و احكامش جارى می گردد. بخاطر تو و او و امامان اولاد تو، به مرد و زن بندگانم ترحّم می کنم.
و به وسيله قائم شما زمين خود را با تسبيح و تقديس و تهليل و تكبير و تمجيد ذات مقدسم، آباد كنم و از وجود دشمنان پاك گردانم و بدوستانم واگذار نمايم. با ظهور او سخنان بيدينان را پست و تعاليم خود را بلند گردانم، و شهرها و بندگانم را از علم خود با خبر كنم و گنج ها و اندوخته ها را آشكار سازم، و او را به اسرار و ما في الضمير هر كس مطلع گردانم و با نيروى فرشتگانم مدد كنم، تا فرمان مرا اجرا كند و دينم را رواج دهد او ولى بحق من و مهدى حقيقى بندگان من است.
📚منبع: مهدى موعود (ترجمه ج ۵۱ بحار الأنوار)، مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، دوانى، تهران: ۱۳۷۸ ش، ص ۲۷۴
@Fahma_KanoonTaha