🔸 روایتگر داستان نوجوانی به اسم «امیرعلی» است که به همراه خواهر و مادرش، یک خانواده نسبتاً عادی ایرانی را تشکیل دادهاند. امیرعلی علاوه بر خانوادهاش، رابطهای نزدیک با چند نفر از دوستان هممدرسهایش با نامهای «مرتضی»، «آرش» و «کامران» دارد. دوستانی که تقریباً تمام وقت خود را با آنها میگذراند.
🔸 داستان ایلیا از جایی شروع میشود که امیرعلی برای پیدا کردن داروهای مادر بیمار خود به همراه دوستان همیشگیاش قدم به یک گلخانه میگذارد. گلخانهای که فقط در ظاهر یک گلخانه است ولی در واقع آزمایشگاه غیرقانونی و پیشرفته محسوب میشود. مکانی که آغازگر تغییر مسیر زندگی امیرعلی و تبدیل او به قهرمانی خواهد بود که مردم شهر را از چنگ شرارتی که زیر خاکستر مدفون بوده نجات میدهد.
@Fahma_KanoonTaha