یک پسر هفت ساله میان جمع بود، دست و صورتش را به پرچم حرم کرده بود. یک ربع بعد دیدمش، دستانش را گره کرده نگه داشته بود. می‌گفت: «دست‌هایم را به پرچم زدم، الان عرق کرده. می‌خوام عرقش خشک نشه که تبرّکش نَپَّره ...» 👈 نسل امام رضایی 👈 تربیت از می‌گذرد 🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e