استوپ
🔺نکته ای را آسید احمدخاتمی در نماز جمعه تهران درباره آیت الله مصباح یزدی فرمودند که به نظرم میتواند منشا برداشتهای خطایی در جامعه ولایی و ایمانی ما باشد. ایشان در خطبه هایشان این جمله را از آیت الله مصباح نقل کردند که: "من وظیفهام را انجام میدهم. هر جا هم آقا دید من دارم تند میروم میگویند، استوپ، متوقف کن."
🔺متاسفانه این برداشت در بین بخشی از جوانان انقلابی وجود دارد که رهبری را در حد استوپ و ترمز میبینند، گویا رهبری نقشی در تشخیص تکلیف ما ندارد خودمان هر چه فهمیدیم عمل میکنیم، بعد ایشان اگر مخالف بود بیاید مانع شود. خیال میکنند اندیشیدن زیر سایه ایشان و پیش بردن منویات و راهبرد ایشان خلاف آزادفکری است.
🔺چه بسا برخی اساسا فهمشان از کنشهای سیاسی آقای مصباح هم همین باشد که ایشان کار خود را میکرد ولو در جامعه هزینه درست کند تا رهبر مانع شود، مهدور الدم بودن فلان جوان خطاکار را اعلام میکرد بعد که رهبری علنا این کار را تقبیح مینمود ایشان میفرمود قبول، جایی کنش سیاسی اش اختلاف میساخت تا اینکه رهبری توضیح میداد که نتیجه را در تشخیص تکلیف لحاظ کنید، جایی امری را در عرصه سیاسی بسیار جدی و اصلی میدید تا رهبری توضیح میداد اصل و فرع چیز دیگری است و غیره. امثال این کنشها را عده ای دال بر همین منش میبینند که ایشان کار خود را میکرد تا رهبری به قول آقای خاتمی بگوید استوپ.
🔺لکن چند نکته مهم را لحاظ کنیم:
☘اولا انسان ولایی تلاش میکند با رهبرش در افق فکری واحد قرار بگیرد. نظام فکری و همینطور راهبرد او و حتی مذاق او را بفهمد و پیش ببرد نه اینکه او را "صرفا " ترمز ببیند.
☘ثانیا استاد بزرگوار ما آیت الله مصباح نیز چنین نبود، بله چه بسا ایشان در مواردی در مواضع سیاسی اجتماعی اش خطاهایی داشته باشد معصوم که نبوده ایشان، لکن نگاه کنید به خاطره سیدحسن نصرالله از ایشان که ملاک ولایی بودن را عمل به منویات و راهبرد رهبری میداند قبل از اینکه حتی نوبت به بیان برسد.
"به ایشان گفتم ما اینگونه اعتقاد داریم که اگر ولی امر دستوری داد باید آن را اطاعت کنیم و از او پیروی می کنیم. اگر از کاری نهی کرد نباید آن کار را انجام دهیم و آن کار را انجام نمی دهیم. تا اینجا متیقن و مسلم است.اما بر اساس شناختی که از مبانی، اصول و مزاج ایشان داریم، یعنی اینکه چگونه می اندیشد و چه چیزی باعث خوشحالی یا ناراحتی ایشان می شود، در این مواقع مثلا هنگامی که مسئله ای را بررسی می کنیم و احتمال بدهیم کافی است. احتمال بدهیم که این کار مورد رضایت ایشان است آن کا را انجام می دهیم. و به صرف آنکه احتمال بدهیم که یک کار باعث رنجش خاطر یا ناراحتی یا غضب ایشان می شود از انجام آن کار پرهیز می کنیم.آیت الله مصباح فرمودند این همان ولایت حقیقی است."
آری ایشان اتصال عمیق فکری با اندیشه امام و رهبری دارد، اختلافات فکری هم اگر بوده طبیعی است. لکن اشتراکات اندیشه های ایشان با اندیشه های رهبران انقلاب بسیار زیاد است. مواضع سیاسیشان هم مقابل جریان غربگرا حقیقتا راهگشا و مدد کننده رهبری بوده و انصافا نام عمار انقلاب برازنده این استاد وارسته و دانشمند بود که آبروی حوزه های علمیه شد.
☘ثالثا بیان سید احمد آقای خاتمی هم البته قطعا نفی کننده، نکته فوق نیست. ایشان در مقام بیان نکته دیگری بودند. اما چاره ای نیست و باید توضیح داد و تکمیل کرد چون برخی از ما، نوع تعاملمان با رهبری بر اساس چنان نگاه خطایی است که بیان کردم، و این باعث شده به نام ولایت پذیری برای انقلاب هزینه تراشی کنیم و با نیندیشیدن درباره کنشها و بیانات رهبری، هم به خودمان و هم به ایشان و هم دیگران خواسته و ناخواسته جفا کنیم.
@ali_mahdiyan