بستر یک‌سوم آب‌های جاری کشور است اما شهرها در کش‌وقوس قطعی آب، روستاها به دنبال حقابه، کشاورزی در مضیقه، احشام تشنه، ماهی‌ها مرده و هور برهوت شده است. خوزستان بی‌تاب است اما سدها پر آب و تاب! سرچشمه‌ها کانالیزه شده تا جای کویر و جلگه را عوض کنند. گرگ‌های رسانه‌ای بیگانه در حوالی ما زوزه می‌کشند تا از گل و لای بی‌آبی، ماهی ناامنی صید کنند. «سوء مدیریت آب» خوراک آنها را تأمین می‌کند، نه استغاثه‌ی مردم برای آب. دستگاه قضا ترکه‌ی عدالت را برای ترک فعل‌ها و مدیریت‌های انشعابی بلند کند و آب رفته را به جوی باز گرداند. مدیریت وصله‌پینه‌ای توان توسعه‌ی زیرساخت‌ها را ندارد. مدیریت عتیقه‌ای توان تبدیل ثروت‌های زیرخاکی (منابع نفت و گاز) به ثروت‌های روزمینی را ندارد. اما مدیریت انشعابی، کانال می‌زند تا منابع را از جایی بکند و به جای دیگر ببرد. خوزستان قربانی رسته‌های مختلف سوء مدیریت است. آب، مزیت نسبی تمدن خوزستان است اما سوء تدبیرها آن را به پاشنه‌ی آشیل تبدیل کرده است. دیروز یک ایران در خوزستان جنگید تا یک وجب از این خاک به یغما نرود. امروز دولت جدید باید نگاهی ملی به این استان داشته باشد، چون مشکلات خوزستان، مشکلات ایران است و رونق آن، رونق این. گره‌ها بازشدنی‌ست اگر فکر مشکل‌گشا، اراده‌‌ی استوار و مدیریت پویا پای کار بیاید. ✅اینجا را بشنوید: http://eitaa.com/joinchat/1933312000Cd6b376f134