📜عنوان: منِ امام حسین یا منِ شمر؟ 📖قسمت هشتم یوم الحسره لزوماً روز قیامت نیست. بلکه همین امروز یوم الحسره ما است... حسرت‌هایی که امروزه برای وقایع و اتفاقاتِ دیروزمان داریم می‌خوریم... در کربلا و در روز عاشورا تاریخ شاهد چنین حسرت‌هایی بوده است. شخصیت‌هایی که تا یک‌قدمی سعادت واقعی پیش رفته‌اند؛ اما در لحظه آخر جامانده‌اند. شخصیت‌هایی در کربلا وجود داشتند که چون حسینِ درونشان را قبل از عاشورای ۶۱ وسط معرکه نبرد تنها گذاشته بودند، روز عاشورا نیز امام حسین را به سمت مقتل فرستادند. از جمله آنها عبیدالله بن حر جعفی هست. گرچه عبیدالله بن حر، امام را در منزل بنی مقاتل ترک گفت، اما حسرت و پشیمانیِ ابدی بر باقی‌مانده عمرش سایه افکند و زندگی‌اش را قرین تأسف و ماتم ساخت حتی در سروده‌هایش آهنگ ندامت و حسرت پدیدار گشت. فَيا لَكِ حَسرَةً ما دُمتُ حَيّا تَرَدَّدُ بَينَ صَدری وَالتَّراقي حسينٌ حينَ يطلبُ بذل نصری مثلی على أهلِ الضلالةِ والنفاقِ وَ لَوْ انی اواسیه بنفسی لنلت کرامة یوم التَّلاقِ یعنی: آه از حسرتی که تا زنده‌ام در میان سینه و گلویم در جریان است. آن گاه که حسین برای برانداختن اهل گمراهی و نفاق از من یاری طلبید. اگر آن روز جانم را برای یاری‌اش می‌نهادم، روز قیامت به کرامت و جایگاه والا دست می‌یافتم. عبیدالله بن حر، پس از مرگ یزید و فرار ابن زیاد، با قیام مختار همصدا شد و به همراه گروهی به مدائن رفت، ولی در کنار مصعب بن زبیر با مختار جنگید. بعد از مدتی مصعب به او مظنون شد و او را حبس کرد. مدتی بعد با شفاعت گروهی از قبیله مذمح آزاد شد. ابن حر، بعد از آزادی به عبدالملک مروان پیوست و چون به کوفه آمد شهر را در دست کارگزاران ابن زبیر دید. و مورد تعقیب یاران مصعب قرار گرفت و با بدنی مجروح بر کشتی سوار شد تا از فرات عبور کند، و برای فرار از اسارت خود را در آب انداخت و کشته شد و مصعب بن زبیر، عبیدالله بن حر را بر دروازه کوفه آویخت. 📝نگارنده: حسین ابراهیمی ✅ نشـراین پیام‌صـدقه‌جـاریه‌است. کانال فاصله تا خدا 💠 @Faseletakhoda 🌏 www.Faseletakhoda.com