❤️(هوالعشق)❤️ 🌹 🌺 و همیــن حــال و هــوای عاشقـــےمان در گـرمای عــراق، مــثل شـربت بــود؛ شــیرین و خــنـڪ! خبـر داد ســر ڪــوچه رســیده و تا لحــظاتــے دیــگر به خــانه مــےآید ڪـه با دســتپاچگــے گوشـے را قطــع ڪـردم تا بـرای دیــدارش مهــیا شــوم.😌 از هــمان روی ایــوان وارد اتـاق شـدم و او دسـت‌بــردار نبــود ڪـه دوبـاره پیامـگیر گوشــے به صـدا در آمـد. در لحــظات نزدیــڪ مغــرب نـور چــندانــے به داخــل نمـےتابــید و در همـان تاریڪــے، قـفل گوشــے را باز ڪـردم ڪـه دیـدم باز هـم شـماره غریـبه اســت. دیــگر فریــب شیطــنتش را نمـےخوردم ڪـه با خـنده‌‌ای ڪـه صــورتم را پُـر ڪـرده بــود پیــامش را بـاز ڪـردم و دیـدم نوشـته اسـت :«مـن هــنوز دوستـت دارم، فقـط ڪـافیه بهـم بگــے تو هــم دوسـتم داری! اونوقـت اگــه عمــو و پسـرعمــوت تو آســمونا هــم قایـمت ڪـنن، میــام و با خـودم مـے برمت! _عَــدنان_» بـرای لحظـاتــے احســاس ڪـردم در خلائــے در حــال خفــگـے هســتم ڪــه حــالا مــن شـوهر داشـتم و نمـےدانســتم عــدنان از جـانم چــه مےخواهـد؟ 😟😔 در تاریڪـے و تنهایـے اتـاق، خشڪـم زده و خیـره به نــام عــدنان، هرآنـچه از او در خــاطرم مــانده بود، روی ســرم خـراب شـد.😭 حـدود یـڪ ماه پیــش، در هــمین بـاغ، در همــین خانــه بـرای نخســتین بـار بود ڪـه او را مےدیـدم. وقتــے از همیــن اتـاق قـدم بـه ایــوان گــذاشتم تا بـرای میهـمان عـمو چـای بــبرم ڪـه نگــاه خــیره و ناپاڪـش چشــمانم را پُــر ڪرد، 😔طــوری ڪـه نگاهــم از خجــالت پشــت پلڪ‌هایم پنـهان شـد. ڪـنار عــموایستــاده و پـول پیــش‌خریــد بـار تـوت را حــساب مےڪرد. عمــو همیــشه از روسـتاهای اطــراف آمِـرلی مشــتری داشــت و مــرتب در باغ رفــت و آمــد مےڪـردند امــا ایـن جــوان را تـا آن روز ندیــده بـودم. ...🌸 @fatemi_ar