■ رکورد دوستی ●قرار بود به همراه ۱۲ نفر از نیروهای بسیجی به اسم افغانستانی همراه با بچه‌های فاطمیون به سوریه اعزام شویم. من هم فرم پر کردم و به دوره آموزشی رفتیم. اواخر دوره قرار بود تست ورزش بدهیم. شهید رضا سنجرانی پایش پیچ خورده بود و نمی‌توانست بدود. ●همه تست دادیم و قبول شدیم. فقط رضا مانده بود؛ اذیتش می‌کردم و می‌گفتم: «رضا ببین خدا چه جوری زدت! من با همین هیکلم رفتم دویدم قبول هم شدم. من می‌رم سوریه، تو جا می‌مونی.» خلاصه حسابی سر به سرش گذاشتم. ●نتایج را که دادند در کمال تعجب دیدیم رضا رکورد زده! رضا با پای مصدوم چطور رکورد زده بود؟ بعد معلوم شد رفته با شهید محمد سخندان صحبت کرده که او به جایش تست بدهد. ●در دو گروه تست می‌گرفتند. محمد توی گروه خودش اول شده بود. رضا به او گفته بود: «تو خوب می‌دوی. اسم من توی گروه دیگه است. برو اون جا به اسم رضا سنجرانی شرکت کن!» محمد هم رفته بود جای رضا تست داده بود و جوری دویده بود که رکورد خودش را هم زده بود. اینجوری بود که رضا رکورددار شد. ○راوی: ظهیر @Fatemiyoun_1434