یک دوستی داشتم ، پلوی غذایش را خالی میخورد ، گوشت و مرغش را میگذاشت آخر کار.
میگفت: میخواهم خوشمزگی اش بماند زیر زبانم .
همیشه هم پلو را که میخورد سیر میشد .گوشت و مرغ غذا میماند گوشه بشقابش ، نه از خوردن آن پلو لذت میبرد ، نه دیگر ولعی داشت برای خوردن گوشت و مرغش ، برای جاهای خوشمزۀ غذا.
زندگی هم همینجوریست. گاهی شرایط ناجور زندگی را تحمل میکنیم و لحظه های خوبش را میگذاریم برای بعد ، برای روزیکه مشکلات تمام شود.
خیلی از افراد زندگی در لحظه را بلد نیستند ، همه خوشیها را حواله میکنند برای فرداها ، برای روزیکه قرار است دیگر مشکلی نباشد ،
غافل از اینکه زندگی دست و پنجه نرم کردن با همین مشکلات است.
یک روزی به خودمان می آییم میبینیم یک عمر در حال خوردن پلو خالی زندگیمان بوده ایم و گوشت و مرغ لحظه ها ، دست نخورده مانده گوشه بشقاب ، دیگر نه حالی هست ، نه میل و حوصله ایی.
مراقب لحظه لحظه زندگیمان باشیم.....👌🌹
@gasdak313 🌹