در مزار شهدا به مصاحبه‌ با رزمنده‌ها، که از تلویزیون سیاه‌و‌سفیدشان‌ نشان می‌داد، خیره شده بود. صدای آهنگران در گوشش طنین‌انداز شده بود. داشت نقشه می‌کشید. تصمیم گرفت راز دلش را به خواهرش، مريم بگويد؛ اما مریم نپذیرفت که او هم مثل دیگر برادرانش به جبهه برود. گفت: باید صبر کنی برادرامون بیان؛ بعد اگه بابا راضی شد، بری. بعدازظهر همان روز با هم رفتند مزار شهدا. قبرها را به خواهر نشان داد و گفت: تو اگه جای خواهر این شهدا بودی، دوست نداشتی دیگران برن و از خون برادرت پاسداری کنن؟! مریم بغضش گرفته بود، سکوت کرد و... شهید محمدرضا نجفی شب امتحان، ص27 امام علی علیه السلام چه سخن حكیمانه‌ی جامعی است این سخن كه: آن‌چه بر خود می‌پسندی، برای مردم نیز بپسند؛ و آن‌چه برای خود نمی‌پسندی، برای آنان نیز پسندیده مدار! تحف‌العقول؛ ترجمه‌ی حسن‌زاده، ص 133 @gasdak313 به سبک