امیر: اسلام التقاطی این قسمت: از هاشمیسم تا روحانیسم بی شک نقش مکاتب واندیشه هاي سیاسی را در سیر تحولات اجتماعی وفرهنگی جوامع نمی توان نادیده گرفت. حتی آینده جوامع را می توان از نوع تفکر حاکم در جامعه پیش بینی کرد. در سیرجریان ها واندیشه هاي سياسي بعد از انقلاب اسلامی جامعه ما با دو نوع نگرش وفهم از اسلام برخود می کنيم از (اسلام التقاطی) تا (اسلام انقلابی). واکنش وپیامداین اندیشه هارا می توان در رفتارهای فردی و اجتماعی و سبک زندگی مسولان به وضوح مشاهده کرد. تفکر اسلام التقاطی‌ که یک جریان انحرافی را در فرهنگ جامعه ما ایجاد کرد، از زمانی شروع شد که پای تکنوکرات های لیبرال صفت و غربگرا به سرزمین ما بازشد. کسانی که می خواستند چرخ ِصنعت رابه دستان سرمایه داران بچرخانند تا ارابهِ پیشرفت سرعت گیرد اما گویی این ارابه فقط گروهی از سرمایه داران بی درد را بر خود سوار کرد و باقی را زیر چرخ های بی عدالتی، ظالمانه له کرد. بانیان این تفکر از مسولانی بودند که به ظاهر عبای دین به تن داشتند اما چنان بر اندیشه های ضد دینی( از لیبرالیسم تا سکولاریسم) آویزان بودند که سبک زندگی اشان از خاک نشینی به کاخ نشینی مبدل گشت. طبقه ای مرفه وبی درد،از برخی مسولان اشرافی تا برخی از دولتمردان قدرت طلب تابرخی از روشنفکران غربزده که زیر سایه دموکراسی دچار روحیه برتربینی( تیموکراسی) شدند و با تیکه بر کرسی قدرت رنگ و لعاب اشرافیت(الیگارشی) را به نمایش بگذارند. و رهیافت این مذهبی لامذهبی آن شد که ارزش های انقلابی و دینی نادیده انگاشته شود و دود بی عدالتی فضای جامعه را بگیرد. بی شک در یک واکاوی فرهنگی و اجتماعی در فهم علت یابی بسیاری از آسیب های و انحراف ها که امروز جامعه ما دچار آن شده است، باید به این سوال پاسخ داد که نقش مسولانِ التقاطی که هم از آبشخور تفکر غرب نوشیدند و هم بر ظاهرِ دین ریشِ خود را آراستند چه بوده است؟! عطاران_ یک معلم