اُمل گرایی: اُمُل نباشیم
از مُدگرایی تا مُدپرستی
((خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو))
یکی ازپُرتنش ترین رفتارهای فردی و اجتماعی پاسخ به این سوال است که آیا باید همرنگ جماعت شدو هر رفتار وضدارزشی که درجامعه به عُرف و فرهنگ تبدیل شده، باید پذیرفت و از آن پیروی کرد؟!
پاسخ به این سوال بیانگر یکی از آسیب های جدی است که در قالب مُدگرایی یا مدپرستی، رفتارهای فردی و زیست اجتماعی را به چالش کشانده است.
پدیده ای که ازآن می توان به عنوان اُملیسم یا عقب ماندگی فکری نام برد.رفتاری ناشی از فقدان تفکر و عقلانیت و نوعی تقلید کورکورانه ( کودکانه) که می توان نمود آن رادر مدپرستی مشاهده کرد.
البته واضح و مبرهن است که مُد و مدسازی سازی یک نیاز اجتماعی و رفتار فرهنگی است و ناشی از تنوع طلبی است. اما اگر مُد و مدگرایی برخلاف هنجارهای جامعه باشد نه تنها به یک ضد ارزش بلکه به یک تهدید و خطربرای هویت اجتماعی و دستمایه و دسیسه ای برای سود جویی های اقتصادی و سیاسی تبدیل خواهد شد.
از این رو هرتقلیدکورکورانه که عاری ازتفکر و اندیشه است مورد مذمت قرار گرفته و قرآن کریم آن را در آیات مختلف نکوهش کرده و پیروی کورکورانه آن را نشانه فقدان اندیشه و تفکر معرفی می نماید
(( لاتّقُف مالیس لّک بِه عِلم)) (( به آنچه از آن علم نداری پیروی مکن))(۳۶_اسرا)
ازاین رواست که پیامبراسلام(ص)می فرمایند:
((و لاتکونو اُمُعه:اُمُل نباشید))( الترغیب ص۳۲۴)
واقعیت آن است که به جای همرنگی با جماعت اُمُل باید همرنگ حقیقت شد چرا که اُملگرایی نشانه جهالت و حقارت و فرصتی برای بهرکشی فکری از افراد جامعه خواهد بود.
یکمعلم